بخش بندی بازار یا سگمنتیشن چیست؟ + نمونه‌های واقعی

بخش بندی بازار یا سگمنتیشن چیست

اشتراک‌گذاری

فهرست

تصور کنید می‌خواهید یک بیلبورد تبلیغاتی برای محصول جدیدتان طراحی کنید. چه پیامی روی آن می‌نویسید؟ چه تصویری را انتخاب می‌کنید؟ اگر بخواهید با یک پیام واحد، هم یک نوجوان ۱۶ ساله و هم یک مدیر بازرگانی ۵۰ ساله را جذب کنید، احتمالاً موفق نخواهید شد. اینجاست که موضوع بخش بندی بازار یا سگمنتیشن (Segmentation) به کار می‌آید.

بازاریابی مدرن دربارهٔ فریادزدن پیام خود در یک میدان شلوغ نیست، بلکه دربارهٔ نجوای پیام درست، در گوش فرد مناسب و در زمان مناسب است. سگمنتیشن به شما این امکان را می‌دهد که بازار بزرگ و ناهمگون را به گروه‌های کوچک‌تر، مشخص‌تر و قابل مدیریت‌تری تقسیم کنید تا بتوانید با هر گروه به زبان خودش سخن بگویید.

در این مطلب از زبلاین، به اعماق مفهوم بخش بندی بازار سفر می‌کنیم، از «چیستی» و «چرایی» آن می‌گوییم، انواع آن را بررسی می‌کنیم، مراحل اجرایی‌اش را گام‌به‌گام توضیح می‌دهیم و با اشاره به نمونه‌های واقعی از برندهای بزرگ دنیا، به شما نشان می‌دهیم که این استراتژی چطور در عمل معجزه می‌کند. اگر آماده‌اید که بازاریابی خود را هوشمندتر، کارآمدتر و سودآورتر کنید، با ما همراه باشید.

بخش بندی بازار یا سگمنتیشن چیست؟

بخش بندی بازار (Market Segmentation) فرایندی استراتژیک در بازاریابی است که در آن، یک بازار گسترده و متنوع به گروه‌های کوچک‌تری از مصرف‌کنندگان تقسیم می‌شود و اعضای هر گروه یا «بخش» (Segment)، ویژگی‌ها، نیازها، رفتارها یا علایق مشترکی دارند. هدف اصلی از این کار، شناسایی گروه‌هایی از مشتریان است که به احتمال زیاد به پیام‌ها و محصولات شما واکنش مثبت نشان می‌دهند. به‌جای اتخاذ یک رویکرد «یکسان برای همه»، سگمنتیشن به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا منابع خود را روی بخش‌هایی متمرکز کنند که بیشترین پتانسیل را برای تبدیل شدن به مشتریان وفادار دارند.

برای مثال، یک شرکت تولیدکنندهٔ کفش ورزشی، کل بازار را یکسان نمی‌بیند. آن‌ها بازار را به بخش‌های مختلفی مانند دوندگان حرفه‌ای، ورزشکاران سالنی، علاقه‌مندان به پیاده‌روی و افرادی که کفش ورزشی را برای استایل روزمره می‌پوشند، تقسیم می‌کند. هریک از این بخش‌ها نیازهای متفاوتی دارند و به پیام‌های بازاریابی متفاوتی پاسخ می‌دهند. دوندهٔ حرفه‌ای به‌دنبال تکنولوژی و عملکرد است، درحالی‌که خریدار روزمره به‌دنبال زیبایی و راحتی می‌گردد. سگمنتیشن این امکان را فراهم می‌کند که برای هر گروه، محصول و پیام مناسبی طراحی شود.

چرا بخش بندی بازار اهمیت دارد؟

شاید بپرسید چرا باید این همه زحمت را برای تقسیم‌بندی بازار متحمل شویم؟ پاسخ ساده است؛ به دلیل رشد و بقا. در ادامه به دلایل کلیدی اهمیت سگمنتیشن می‌پردازیم:

  • درک عمیق‌تر از مشتریان: وقتی شما مشتریان خود را گروه‌بندی می‌کنید، ناچار می‌شوید عمیق‌تر به نیازها، چالش‌ها و الگوهای رفتاری آن‌ها بیندیشید. این درک عمیق به شما کمک می‌کند محصولاتی بسازید که واقعاً مشکلی را حل می‌کنند.
  • پیام‌های بازاریابی شخصی‌سازی‌شده و مؤثرتر: با شناخت هر بخش، می‌توانید پیام‌هایی خلق کنید که مستقیماً با دغدغه‌های آن‌ها صحبت می‌کند. یک پیام شخصی‌سازی‌شده نرخ تعامل و نرخ تبدیل بسیار بالاتری نسبت به یک پیام عمومی دارد.
  • تخصیص بهینهٔ منابع و بودجه: به‌جای هدردادن بودجهٔ بازاریابی برای افرادی که علاقه‌ای به محصول شما ندارند، می‌توانید تمام تمرکز و منابع خود را روی محتمل‌ترین خریداران سرمایه‌گذاری کنید. این اقدام یعنی بازگشت سرمایهٔ بالاتر.
  • افزایش وفاداری مشتریان: مشتریان احساس می‌کنند که شما آن‌ها را درک می‌کنید و برای نیازهایشان ارزش قائل هستید. این حس ارزشمندی، ارتباطی عمیق‌تر ایجاد کرده و وفاداری آن‌ها به برند شما را افزایش می‌دهد.
  • ایجاد مزیت رقابتی: بسیاری از کسب‌وکارها هنوز از رویکردهای سنتی و عمومی استفاده می‌کنند. با اجرای یک استراتژی سگمنتیشن هوشمندانه، می‌توانید از رقبا متمایز شوید و بخش‌های دست‌نخورده‌ای از بازار (Niche Markets) را هدف قرار دهید که دیگران از آن غافل بوده‌اند.
  • توسعهٔ محصولات هدفمند: با شناخت دقیق نیازهای هر سگمنت، می‌توانید محصولات جدیدی توسعه دهید یا محصولات فعلی خود را بهبود بخشید تا دقیقاً مطابق با خواستهٔ آن‌ها باشد.

انواع سگمنتیشن

بازار را می‌توان براساس معیارهای مختلفی تقسیم‌بندی کرد. چهار نوع اصلی و متداول سگمنتیشن عبارت‌اند از:

۱) بخش‌بندی جمعیتی (Demographic Segmentation)

این روش، رایج‌ترین و ساده‌ترین نوع بخش‌بندی است. در این مدل، بازار براساس متغیرهای آماری و قابل اندازه‌گیری تقسیم می‌شود. این داده‌ها به‌راحتی قابل جمع‌آوری هستند و تصویر اولیهٔ خوبی از مشتریان به‌دست می‌دهند.

  • سن: کودکان، نوجوانان، جوانان، میانسالان، سالمندان.
  • جنسیت: مرد، زن.
  • درآمد: کم‌درآمد، درآمد متوسط، پردرآمد.
  • شغل: دانشجو، کارمند، مدیر، پزشک، فریلنسر.
  • سطح تحصیلات: دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد و بالاتر.
  • وضعیت تأهل: مجرد، متأهل، طلاق‌گرفته.
  • اندازهٔ خانواده: ۱-۲ نفر، ۳-۴ نفر، ۵ نفر و بیشتر.

مثال: یک برند تولیدکنندهٔ محصولات آرایشی لوکس، احتمالاً زنان ۲۵ تا ۳۵ ساله با سطح درآمد متوسط به بالا را هدف قرار می‌دهد.

۲) بخش‌بندی جغرافیایی (Geographic Segmentation)

در این روش، بازار براساس موقعیت مکانی مشتریان تقسیم می‌شود. این نوع سگمنتیشن بر این فرض استوار است که نیازها و علایق افراد بسته به جایی که زندگی می‌کنند، متفاوت است.

  • کشور یا قاره: آمریکای شمالی، اروپا، آسیا.
  • منطقه یا استان: تهران، اصفهان، کالیفرنیا، تگزاس.
  • اندازهٔ شهر: شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک، مناطق روستایی.
  • آب‌وهوا: گرم و خشک، سرد و کوهستانی، معتدل و مرطوب.
  • تراکم جمعیت: شهری، حومهٔ شهر، روستایی.

مثال: یک شرکت تولیدکنندهٔ لباس‌های زمستانی، تمرکز بازاریابی خود را بر روی مناطق سردسیر و کوهستانی می‌گذارد، نه مناطق گرمسیری.

۳) بخش‌بندی روان‌شناختی (Psychographic Segmentation)

این نوع بخش‌بندی کمی پیچیده‌تر است و به ویژگی‌های درونی و روان‌شناختی افراد می‌پردازد. سگمنتیشن روان‌شناختی به «چراییِ» خرید مشتری پاسخ می‌دهد.

  • سبک زندگی: ماجراجو، خانه‌نشین، ورزشکار، علاقه‌مند به محیط زیست.
  • شخصیت: برون‌گرا، درون‌گرا، جاه‌طلب، خلاق.
  • ارزش‌ها و باورها: سنت‌گرا، مدرن، مذهبی، لیبرال.
  • علایق و سرگرمی‌ها: کتاب‌خوانی، بازی‌های ویدئویی، سفر، آشپزی.
  • طبقهٔ اجتماعی: طبقهٔ کارگر، متوسط، مرفه.

مثال: یک آژانس مسافرتی تورهای ماجراجویانهٔ خود را برای افرادی بازاریابی می‌کند که سبک زندگی فعال و هیجان‌انگیزی دارند، نه افرادی که تعطیلات آرام در کنار ساحل را ترجیح می‌دهند.

۴) بخش‌بندی رفتاری (Behavioral Segmentation)

این مدل قدرتمند، مشتریان را براساس رفتارها و اقدامات واقعی آن‌ها دسته‌بندی می‌کند. این داده‌ها نشان می‌دهند که مشتریان چگونه با برند و محصول شما تعامل دارند.

  • عادات خرید: خرید آنلاین، خرید حضوری، خرید در زمان تخفیف.
  • نرخ استفاده: کاربر دائمی (Heavy user)، کاربر متوسط، کاربر کم‌مصرف.
  • وفاداری به برند: کاملاً وفادار، نسبتاً وفادار، بی‌تفاوت.
  • منافع مورد انتظار: افرادی که به‌دنبال کیفیت هستند، افرادی که به‌دنبال قیمت پایین هستند، افرادی که به‌دنبال اعتبار هستند.
  • مرحلهٔ سفر مشتری: آگاهی، بررسی، تصمیم‌گیری، خرید، وفاداری.
  • آمادگی برای خرید: بی‌اطلاع، آگاه، علاقه‌مند، قصد خرید دارد.

مثال: یک فروشگاه آنلاین، ایمیل‌های یادآوری سبد خرید را فقط برای کاربرانی ارسال می‌کند که محصولی را به سبد خرید خود اضافه کرده اما خرید را تکمیل نکرده‌اند (یک رفتار مشخص).

۶ مرحلۀ اجرای بخش بندی بازار

یک استراتژی سگمنتیشن موفق، نیازمند برنامه‌ریزی و اجرای دقیق است. این فرایند را می‌توان در ۶ مرحلهٔ کلیدی خلاصه کرد:

  1. تعریف بازار و اهداف: پیش از هر چیز، باید بازار کلی خود را به‌روشنی تعریف کنید. شما در چه صنعتی فعالیت می‌کنید؟ مشتریان بالقوهٔ شما چه کسانی هستند؟ سپس اهداف خود از سگمنتیشن را مشخص کنید. آیا به‌دنبال افزایش فروش هستید؟ یا می‌خواهید وفاداری مشتریان را بالا ببرید؟
  2. انتخاب متغیرهای بخش‌بندی:براساس اهداف و نوع کسب‌وکارتان، معیارهای مناسب برای تقسیم‌بندی را انتخاب کنید. آیا ویژگی‌های جمعیتی برای شما مهم‌تر است یا الگوهای رفتاری؟ اغلب بهترین رویکرد، استفاده از ترکیبی از انواع سگمنتیشن است.
  3. جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها: این مرحله قلب فرایند است. شما باید داده‌های مورد نیاز را از منابع مختلف جمع‌آوری کنید:
    • نظرسنجی و پرسش‌نامه: مستقیماً از مشتریان سؤال بپرسید.
    • تحقیقات بازار: از گزارش‌ها و آمارهای موجود استفاده کنید.
    • داده‌های وب‌سایت و اپلیکیشن: رفتار کاربران را با ابزارهایی مانند Google Analytics تحلیل کنید.
    • داده‌های سیستم CRM: اطلاعات مشتریان فعلی خود را بررسی کنید.
    • مصاحبه با مشتریان: برای درک عمیق‌تر، با چند نفر از مشتریان خود گفت‌وگو کنید.
  4. توسعهٔ پروفایل بخش‌ها (سگمنت‌ها): پس از تحلیل داده‌ها، الگوها و گروه‌های مشترک را شناسایی کنید. برای هر بخش یک پروفایل یا «پرسونا»ی دقیق ایجاد کنید. به آن‌ها یک نام بدهید (مثلاً «مادران شاغل پرمشغله» یا «دانشجویان علاقه‌مند به تکنولوژی») و ویژگی‌های کلیدی، نیازها و دغدغه‌هایشان را توصیف کنید.
  5. ارزیابی و انتخاب بخش‌های هدف: لازم نیست به همهٔ بخش‌هایی که شناسایی کرده‌اید، خدمت‌رسانی کنید. هر بخش را براساس معیارهایی مانند اندازه، پتانسیل رشد، سودآوری و میزان هم‌خوانی با توانایی‌های شرکت خود ارزیابی کنید. سپس جذاب‌ترین و قابل‌دسترس‌ترین بخش‌ها را به‌عنوان بازار هدف خود انتخاب نمایید.
  6. طراحی و اجرای استراتژی بازاریابی: برای هر بخش هدف، یک استراتژی بازاریابی منحصربه‌فرد طراحی کنید. این استراتژی باید تمام اجزای آمیختهٔ بازاریابی (4Ps) را در بر بگیرد:
    • محصول: آیا نیاز به سفارشی‌سازی محصول دارید؟
    • قیمت: چه قیمتی برای این بخش مناسب است؟
    • مکان عرضه: از چه کانال‌هایی برای رساندن محصول به دست آن‌ها استفاده می‌کنید؟
    • ترویج: چه پیام و کانال تبلیغاتی برای این بخش مؤثرتر است؟

مراحل اجرای بخش بندی بازار در زبلاین (یا هر پلتفرم مدرن)

در گذشته، سگمنتیشن فرایندی دستی و زمان‌بر بود. اما امروزه با وجود پلتفرم‌های اتوماسیون بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مانند HubSpot یا Salesforce و ابزارهای تحلیلی پیشرفته، این کار بسیار ساده‌تر و دقیق‌تر شده است. اگر فرض کنیم «زبلاین» یک پلتفرم این‌چنینی است، مراحل اجرا به این شکل خواهد بود:

  1. یکپارچه‌سازی داده‌ها: ابتدا تمام منابع دادهٔ خود (سایت، اپلیکیشن، CRM، فروشگاه آنلاین) را به پلتفرم متصل می‌کنید تا یک دید ۳۶۰ درجه از هر مشتری به دست آورید.
  2. ایجاد سگمنت‌های هوشمند: به‌جای تحلیل دستی، از ابزارهای پلتفرم برای فیلترکردن و ایجاد سگمنت‌های پویا براساس قوانین مشخص استفاده می‌کنید. برای مثال، سگمنتی با عنوان «کاربرانی که در ۳۰ روز گذشته بیش از سه بار از سایت بازدید کرده‌اند اما خریدی نداشته‌اند» ایجاد می‌کنید.
  3. شخصی‌سازی خودکار: کمپین‌های خودکار (Automated Campaigns) را برای هر سگمنت تنظیم می‌کنید. مثلاً برای سگمنت بالا، یک کمپین ایمیلی خودکار با کد تخفیف ویژه ارسال می‌شود.
  4. تست و بهینه‌سازی: با استفاده از تست A/B، پیام‌ها و پیشنهادات مختلف را روی هر سگمنت آزمایش می‌کنید تا ببینید کدام‌یک بهترین عملکرد را دارد. پلتفرم نتایج را ردیابی کرده و به شما در بهینه‌سازی کمک می‌کند.

مثال‌های واقعی از بخش بندی بازار

حالا بیایید ببینیم برندهای بزرگ چگونه از سگمنتیشن در عمل استفاده می‌کنند.

۱) نایکی (Nike): تمرکز بر روان‌شناسی و رفتار

نایکی فقط کفش نمی‌فروشد؛ آن‌ها انگیزه و یک سبک زندگی را می‌فروشند. استراتژی اصلی نایکی بر بخش‌بندی روان‌شناختی متمرکز است. آن‌ها ورزشکاران حرفه‌ای و افرادی را که «ذهنیت ورزشکاری» دارند، هدف قرار می‌دهند. شعار Just Do It برای همه است، اما پیام‌های خاص‌تری نیز برای گروه‌های مختلف وجود دارد:

  • برای دوندگان جدی (رفتاری): تبلیغاتی که بر تکنولوژی پیشرفتهٔ کفش‌های دویدن، کاهش زمان و بهبود عملکرد تأکید دارد.
  • برای علاقه‌مندان به بسکتبال (علایق): همکاری با اسطوره‌هایی مانند مایکل جردن و لبران جیمز برای تولید کفش‌های امضادار.
  • برای جوانان علاقه‌مند به مد (جمعیت‌شناختی و سبک زندگی): تولید کفش‌های روزمره (Sneakers) با طراحی‌های جذاب و همکاری با طراحان مد.

۲) نتفلیکس (Netflix): استاد بخش‌بندی رفتاری

موتور محرک نتفلیکس، داده‌های رفتاری کاربران است. آن‌ها شما را براساس سن یا جنسیتتان قضاوت نمی‌کنند؛ بلکه براساس آنچه تماشا می‌کنید، شما را می‌شناسند.

  • تاریخچهٔ تماشا: الگوریتم نتفلیکس با تحلیل فیلم‌ها و سریال‌هایی که دیده‌اید، محتوای مشابه را پیشنهاد می‌دهد.
  • ژانرهای مورد علاقه: اگر شما طرفدار ژانر علمی-تخیلی باشید، صفحهٔ اول شما پر از پیشنهادهای این ژانر خواهد بود.
  • زمان تماشا: نتفلیکس حتی می‌داند که شما معمولاً چه ساعتی از روز به تماشای فیلم می‌نشینید و براساس آن پیشنهاد می‌دهد.
  • تصاویر پیش‌نمایش (Thumbnail) شخصی‌سازی‌شده: نتفلیکس برای یک فیلم واحد، چندین تصویر پیش‌نمایش مختلف دارد و براساس سلیقهٔ شما (مثلاً علاقه به یک بازیگر خاص)، مناسب‌ترین تصویر را به شما نشان می‌دهد تا احتمال کلیک کردنتان را بالا ببرد.

۳) کوکاکولا (Coca-Cola): ترکیبی از انواع سگمنتیشن

کوکاکولا یک برند جهانی است اما استراتژی بازاریابی آن به‌شدت محلی و بخش‌بندی‌شده به شکل ریز است:

  • جغرافیایی: درحالی‌که کوکاکولای کلاسیک همه‌جا هست، این شرکت طعم‌ها و برندهای مختلفی را برای بازارهای محلی عرضه می‌کند (مثلاً Thums Up در هند).
  • جمعیت‌شناختی: کمپین‌های Diet Coke بیشتر زنان را هدف قرار می‌دهد، درحالی‌که Coke Zero در ابتدا با تمرکز بر مردانی عرضه شد که نوشابهٔ رژیمی نمی‌خواستند.
  • روان‌شناختی: کمپین جهانی “Share a Coke” با چاپ نام‌های محبوب روی بطری‌ها، حس تعلق و شخصی‌بودن را هدف قرار داد و مردم را تشویق به اشتراک‌گذاری لحظات شاد کرد.

اشتباهات رایج در بخش بندی بازار

سگمنتیشن اگر به‌درستی انجام نشود، می‌تواند به هدر رفتن منابع منجر شود. مراقب این اشتباهات رایج باشید:

  • ایجاد بخش‌های بیش از حد کوچک (Over-segmentation): اگر یک سگمنت آن‌قدر کوچک باشد که سودآوری نداشته باشد، هدف‌گذاری آن منطقی نیست.
  • ایجاد بخش‌های بیش از حد گسترده (Under-segmentation): اگر سگمنت شما بیش از حد بزرگ و کلی باشد، تفاوت معناداری با کل بازار ندارد و شخصی‌سازی بی‌اثر می‌شود.
  • تمرکز صِرف بر روی دموگرافی: ویژگی‌های جمعیتی نقطهٔ شروع خوبی هستند، اما به‌تنهایی کافی نیستند. نادیده گرفتن عوامل روان‌شناختی و رفتاری باعث می‌شود درک شما از مشتری سطحی باقی بماند.
  • عدم به‌روزرسانی سگمنت‌ها: بازارها و رفتار مشتریان دائماً در حال تغییر هستند. سگمنت‌های شما باید به‌صورت دوره‌ای بازبینی و به‌روزرسانی شوند.
  • ایجاد سگمنت‌های غیرقابل‌دسترس: اگر نتوانید به یک بخش مشخص از طریق کانال‌های بازاریابی خود دسترسی پیدا کنید، شناسایی آن بی‌فایده است.
  • نادیده گرفتن سودآوری: یک بخش بزرگ ممکن است جذاب به نظر برسد، اما اگر اعضای آن قدرت خرید پایینی داشته باشند یا هزینهٔ دستیابی به آن‌ها بسیار بالا باشد، شاید بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری نباشد.

نتیجه‌گیری

بخش بندی بازار یک استراتژی بنیادین برای هر کسب‌وکاری است که می‌خواهد در بازار شلوغ امروز، صدای خود را به گوش مشتریان واقعی‌اش برساند. با تقسیم کردن بازار به گروه‌های کوچک‌تر و قابل درک، شما می‌توانید ارتباطات عمیق‌تر، محصولات بهتر و در نهایت، کسب‌وکاری پایدارتر و سودآورتر بسازید.

به یاد داشته باشید که سگمنتیشن یک فرایند مداوم از یادگیری، تحلیل و بهینه‌سازی است. بنابراین از همین امروز شروع کنید و به مشتریان خود بیندیشید، داده‌هایتان را بررسی کنید و اولین قدم را برای شناخت عمیق‌تر آن‌ها بردارید. این هوشمندانه‌ترین سرمایه‌گذاری‌ای است که می‌توانید روی آیندهٔ بازاریابی خود انجام دهید.

منابع

Investopedia

Mailchimp

Vationventures

مطالب پیشنهادی

پیامک گروهی؛ سریع‌ترین راه ارتباط با مشتریان و مخاطبان

کسب‌وکارها برای ماندن در میدان رقابت، همواره در جست‌وجوی راه‌هایی سریع، مؤثر و مقرون‌به‌صرفه برای…
نویسنده: نیما حقیقت‌جو
بروزرسانی: ۱۴۰۴-۰۷-۱۹
مارکتینگ اتومیشن یا n8n

n8n یا پلتفرم مارکتینگ اتومیشن؟ کدام مسیر برای تیم بازاریابی شما مناسب‌تر است؟

خودکارسازی فرایندهای مارکتینگ در دنیای امروز به یک ضرورت تبدیل شده است. هر تیمی که…
نویسنده: Sara Moghadasi
بروزرسانی: ۱۴۰۴-۰۷-۱۹

نظر شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 5 =
Powered by MathCaptcha