تفاوت مالتی چنل و اومنی چنل مارکتینگ در تعیین استراتژی مارکتینگ کسبوکارها
مقدمه مالتی چنل و اومنی چنل مارکتینگ، روشهایی از بازاریابی هستند که معمولا با همدیگر اشتباه گرفته میشوند و حتی ممکن است بعضی افراد به اشتباه این دو استراتژی را به جای هم بکار ببرند. قبل از پرداختن به تفاوت مالتی چنل و اومنی چنل بهتر است به تعاریف آنها بپردازیم. در پست قبل به صورت مفصل در مورد اومنی چنل مارکتینگ صحبت کردیم در این مقاله ابتدا توضیحات مختصری در مورد مالتی چنل مارکتینگ یا بازاریابی چندکاناله میدهیم، سپس به مقایسه هر دو روش بازاریابی میپردازیم. مالتی چنل مارکتینگ چیست؟ استراتژی مالتی چنل را میتوان زمانی به کار برد که یک برند قصد داشته باشد تجربهای متدوام و قابل اتکا در چندین کانال برای مشتریان خود فراهم کند. برای یک کسبوکار خردهفروشی ایکامرسی، میتوان مالتی چنل را به ایجاد یک تجربه خرید یکپارچه در همه کانالها از فروشگاههای حضوری گرفته تا آنلاین، ترجمه کرد. اکثر خردهفروشیها در حال حاضر مالتی چنل هستند، به این معنا که محصولاتشان را در بیش از یک کانال عرضه کرده و به فروش می رسانند، اگرچه تعداد کمی هم وجود دارند که واقعا اومنی چنل هستند. اگر بخواهیم ساده بگوییم میتوان گفت مالتی چنل مارکتینگ به توانایی تعامل با مشتریان بالقوه از طریق کانالهای گوناگون از جمله شبکههای اجتماعی، تلفن همراه، پیام مستقیم، تبلیغات چاپی، صفحات فرود و وبسایتها است. هر کانال از سایر کانالها مستقل عمل کرده و هر کدام استراتژیها و اهداف خاص خود را دارند. در قیاس با بازاریابی سینگل چنل (یککاناله) که تمرکز آن برای تعامل با بازار هدف خود بر روی یک کانال است، بازاریابی مالتی چنل به برندها اجازه میدهد تا دامنه دسترسی خود را به وسیله کانالهای مختلف گسترش داده و با مشتریان احتمالی که ممکن است از پلتفرم مورد نظر در استراتژی سینگل چنل استفاده نکنند، تعامل داشته باشند. به عنوان مثال، برندهایی که بر روی یک کانال بازاریابی مانند تبلیغات رادیویی متمرکز میشوند تنها به افرادی دسترسی دارند که به آن ایستگاههای رادیویی گوش می دهند. از طرف دیگر، شرکتهایی که فعالیت خود را در چندین کانال پخش میکنند میتوانند دسترسیشان را به رادیو، ایمیل، شبکههای اجتماعی و … گسترش دهند. بازاریابی مالتی چنل نه فقط از نظر میزان دسترسی بلکه به دلیل ترجیح کاربران به تعامل با برندهایی که در کانالهای مختلف حضور دارند بسیار موثرتر از بازاریابی سینگل چنل است. بنا به گفته Sailthru، از هر چهار مشتری سه نفر ترجیح میدهند بتوانند از طریق کانالهای مختلف با برند در ارتباط باشند. به طور مشابه ۷۳٪ مصرفکنندگان از کانالهای متعددی برای تعامل با برندهای مورد علاقهشان استفاده میکنند. بنابراین حضور در چندین کانال نه تنها به شرکتها اجازه میدهد به مخاطبان بیشتری دسترسی داشته باشند، بلکه آنها را قادر میسازد انتظارات مشتریان فعلی خود را نیز برآورده سازند. از آنجا که رویکرد مالتی چنل فرصت بیشتری را برای تعامل فراهم میکند، برندها با این روش میتوانند درآمد خود را هم افزایش دهند. در گزارشی که توسط Invespcro انجام شده، آماده است که خریداران مالتی چنل سه برابر خریداران سینگل چنلها هزینه میکنند. تفاوت مالتی چنل و اومنی چنل برای کسبوکارها در چیست؟ حال میرسیم به بررسی تفاوت مالتی چنل و اومنی چنل برای کسبوکارها. اگرچه هم در استراتژی مالتی چنل و هم در اومنی چنل، فروش در چندین کانال فیزیکی و دیجیتالی اتفاق میافتد اما تفاوت مالتی چنل و اومنی چنل در یک موضوع اصلی و آن هم در چگونگی به هم متصل شدن تجربه مشتری در کانالهای مختلف است. یک خردهفروش سنتی مالتی چنل، هم وبسایت دارد و هم فروشگاه. این دو کانال اغلب بسیار ایزوله بوده و خیلی کم با یکدیگر در تعاملاند. فروشگاه و وبسایت هر کدام انبار خود را دارند که اجناس از آنجا برای مشتریان ارسال میشود. اجناسی که از مغازه خریداری شدهاند اغلب فقط در همانجا قابلیت مرجوعی دارند و کالاهایی که آنلاین خریداری شده باشند را نمیتوان در فروشگاه مرجوع کرد و به عنوان یک مشتری تعامل آنلاین و آفلاین شما با فروشنده کاملا جدا از هم است و در حقیقت کانالهای آنلاین و آفلاین، هر کدام یک بیزینس جداگانه به شمار میروند. همانطور که در مقدمه گفتیم اگرچه استفاده شدن عبارات اومنی چنل مارکتینگ و مالتی چنل مارکتینگ به جای یکدیگر و به عنوان مترادف، رایج است اما این کار بسیار اشتباه است. اگرچه این دو استراتژی مشابه به نظر میرسند اما با یکدیگر یکسان نیستند. برای درک بهتر تفاوت مالتی چنل و اومنی چنل این دو بیایید به تعریف آنها نگاهی بیاندازیم. اصول بازاریابی مالتی چنل زمانی که قصد تغییر از بازاریابی سینگل چنل به مالتی چنل را دارید، چند نکته مهم وجود دارد که باید همیشه به آنها توجه داشته باشید. مهمتر از همه این است که شما باید کاملا به این موضوع واقف باشید که مشتریان هدف شما معمولا از کدام کانالها استفاده میکنند. برای مثال، ممکن است برای شرکتی که جمعیت هدف آن را بیبیبومرها تشکیل میدهند حضور در اسنپچت تفاوت چندانی را ایجاد نکند. همانطور که اگر شرکتی که مخاطبان هدفش را نوجوانان تشکیل میدهند احتمالا با ایمیل مارکتینگ و تبلیغات رادیویی نتیجه مطلوبی نمیگیرد. به همین دلیل باید توجه داشته باشید که مخاطبان هدف شما از شما انتظار دارند که در کدام کانالها حضور داشته باشید و پس از اینکه کانالهای مورد نظرتان را شناسایی و انتخاب کردید باید پیام خود را بر اساس هر دستگاه بهینهسازی کنید. اصول بازاریابی اومنی چنل درباره اصول اومنی چنل مارکتینگ میتوان گفت که تمامی مواردی که در بالا گفتیم در این مورد هم صدق میکنند با این تفاوت که چند مورد دیگر هم به آنها اضافه میشود. علاوه بر این که باید بدانید مشتریان شما کجا هستند لازم است بدانید آنها چه انتظاراتی از شما دارند و حضورتان را در هر کانالی که در آن هستید بهینه کرده و روی استفاده از هر یک از این کانالها برای بهبود تجربه مشتری تمرکز کنید. موضوع فقط درباره حضور در چند کانال مختلف نیست، بلکه نکته مهمتر ارزشی است که حضور شما از طریق هر یک از این کانالها برای مشتریان خلق میکند. اصل دیگری که در استراتژی اومنی چنل مارکتینگ شما نقش دارد در تیم مارکتینگ شما نهفته است. بر خلاف استراتژی مالتی چنل که در آن برای هر کانال یک تیم
اومنی چنل مارکتینگ چیست؟ همه چیز درباره نحوه خلق تجربه اومنی چنل برای مشتریان
مقدمه با پیشرفت تکنولوژی میتوان ادغام آن با زندگی روزمره را بیش از پیش احساس کرد و به همین دلیل هم رفتهرفته مرزهای فعالیت آنلاین و زندگی واقعی در حال محو شدن هستند. همانطور که افراد رفتارشان را تغییر میدهند، نیاز است که بازاریابها، فروشندگان و اتاق فکرهای پیشتیبانی مشتریان نسبت به این تغییر رفتار واکنش مناسبی داشته باشند. به جای برنامهریزی جداگانه برای تجربه کاربری از دستگاههای مختلف مانند کامپیوتر، موبایل، تبلت و ساعت هوشمند، لازم است تا یک رویکرد جامع برای همه این کانالها داشته باشیم. به این رویکرد که مشتریان بتوانند هر زمان که بخواهند بتوانند به این تجربه کاربری دسترسی داشته باشند، اومنی چنل مارکتینگ گفته میشود. در این مقاله درباره اومنی چنل مارکتینگ صحبت کردهایم و در ادامه خواهیم گفت که چطور میتوانید از تجربیات اومنی چنل برای خلق استراتژیهای سودآور در بازاریابی، فروش و ارائه خدمات استفاده کنید. بهرهگیری از اومنی چنل مارکتینگ چه مزایایی دارد؟ اومنی چنل مارکتینگ یک رویکرد پیشرو و تعاملمحور است که در آن یک شرکت قابلیت دسترسی به همه محصولات، آفرها و خدمات پشتیبانیاش را بر روی تمامی کانالها، پلتفرمها و دستگاههای مختلف برای مشتریان کنونی یا بالقوهاش ایجاد میکند. برای مثال، یک شرکت به جای اینکه قابلیت پشتیبانی را فقط از طریق وبسایت ارائه دهد، میتواند با پیامرسان فیسبوک، چت زنده، ایمیل و تلفن نیز این کار را انجام دهد. اتخاذ یک رویکرد اومنی چنل در مارکتینگ، فروش و استراتژیهای خدماتی مزایای بسیار زیادی دارد که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم. فراهم کردن دسترسی بیشتر با اتخاذ رویکرد بازاریابی، ارائه خدمات در محل یا خردهفروشی اومنی چنل، شما میتوانید به مشتریان خود در هر کجا که هستند دسترسی داشته باشید. با این کار دیگر نیازی نیست مشتریان همواره در جستجوی شما باشند و بدون توجه به موقعیت مکانی قادر خواهند بود فقط با یک کلیک، ایمیل، پیام یا تلفن به تیم یا محصول شما دسترسی داشته باشند. افزایش سود اگر مشتریان شما در هر زمانی که قصد خرید دارند بتوانند محصول شما را در چندین پلتفرم و کانال پیدا کنند، فرایند خرید برای آنها بسیار سادهتر خواهد بود. ایجاد یک تجربه خرید با استفاده از اومنی چنل مارکتینگ میتواند برای مشتریهای شما تضمینکننده یک خرید یا تمدید اشتراک راحت باشد؛ که این موضوع تضمین کننده خرید مجدد خواهد بود. افزایش میزان رضایت مشتری اگر به مشتریان خود این امکان را بدهید که بتوانند به راحتی به خدمات مشتریان و تیم فروش شما دسترسی داشته باشند یا با هر دستگاه و پلتفرمی امکان ثبت سفارش برایشان فراهم باشد، در طولانیمدت رضایت بیشتری خواهند داشت. جلب رضایت مشتری کلید کاهش ریزش مشتریان و بازگشت آنها به سمت شماست. همانطور که دیدید خلق تجربه اومنی چنل برای مشتریان یک امر مهم در کسبوکار شماست. اما از تجربه Omni Channel چه میدانیم؟ با ما همراه باشید تا جواب این سوال را بررسی نماییم. تجربه اومنی چنل چیست؟ تجربه اومنی چنل به بازاریابی، فروش و ارائه خدمات به مشتریان در تمامی کانالها به منظور ایجاد یک تجربه کاربری یکپارچه و منسجم گفته میشود. فارغ از اینکه مشتری، کجا و چگونه به این کانالها دسترسی پیدا میکند، باید در تمامی پلتفرمها و کانالهای منتخب آنها کاملا یکسان باشد. خرید مشتری میتواند به صورت آنلاین از طریق موبایل و رایانه یا با استفاده از تلفن یا حضور در فروشگاه باشد. مهم است مشتری در تمامی این موارد تجربه یکسانی داشته باشد. موضوع مهم دیگر این است که بتوانیم تجربه اومنی چنل را از تجربه مولتی چنل یا چندکاناله متمایز کنیم. این موضوع به میزان عمق یکپارچگی میان کانالها و پلتفرمهایی برمیگردد که کسبوکار شما در آنها حضور دارد. اومنی چنل مارکتینگ و مالتی چنل مارکتینگ چه تفاوتهایی دارند؟ در یک محیط مالتی چنل، کاربر به انواع گزینههای ارتباطی دسترسی دارد که همه آنها لزوما با یکدیگر همگام یا متصل نیستند. درحالیکه در یک تجربه اومنی چنل علاوه بر وجود چند کانال مختلف تمامی کانالها به یکدیگر متصل هستند و میتوان به طور یکپارچه میان آنها حرکت کرد. تفاوت میان تجربه اومنی چنل و مالتی چنل به دو تمایز اصلی آنها برمیگردد: چیزی که امروزه بیشتر کسبوکارها بر روی آن سرمایهگذاری میکنند، تجربه مالتی چنل یا چند کاناله است. هر کدام از بیزینسها برای خودشان وبسایت، بلاگ، فیسبوک و توییتر داشته و از این پلتفرمها برای تعامل و ارتباط با مشتریان استفاده میکنند، در حالیکه در بیشتر اوقات، مشتری همچنان فاقد تجربه یکپارچه و پیامرسانی یکدست میان این کانالهاست. یک تجربه اومنی چنل برای هر پلتفرم و دستگاهی که مشتری برای تعامل از آن استفاده میکند به کار رفته و یک تجربه کارآمد و مثبت در همه پلتفرمها ایجاد میکند. استفاده از اومنی چنل مارکتینگ، به ویژه در خردهفروشی بسیار حائز اهمیت است؛ به نحوی که داشتن یک استراتژی اومنی چنل تعیین کننده میزان فروش شما خواهد بود. تیمهای مارکتینگ میتوانند با تجمیع نقاط قوت هر یک از کانالهای ارتباطی و با استفاده از اومنی چنل مارکتینگ به شیوه موثرتری برای رساندن پیام برند عمل کنند. آنها همچنین میتوانند با دسترسی بهموقع به خریداران هدف، شانس تبدیل آنها به سرنخ (لید) را افزایش دهند. اومنی چنل مارکتینگ برای بهینهسازی روند تداوم پیامهای بازاریابی شرکت، از دیدگاهها و علایق مشتریان بهره میگیرد. برای مثال، شما میتوانید در اینستاگرام یا فیسبوک فقط تعدادی از کاربران با علایق خاصی را هدف قرار داده و محتوایی را برایشان نمایش دهید که به طور خاص برای این گروه جذاب باشد. با همه این تفاسیر باید دقت داشت که اومنی چنل مارکتینگ نباید بدون استراتژی پیادهسازی شود. برندها باید با ایجاد یک استراتژی سازماندهی شده مطمئن شوند که محتوا را در زمان درستی به خریداران احتمالی میرسانند. در پست بعدی به تفصیل به تفاوت اومنی چنل و مالتی چنل مارکتینگ خواهیم پرداخت اما در ادامه به نحوه پیادهسازی یک تجربه اومنی چنل برای شرکتها میپردازیم. چگونه یک کمپین اومنی چنل اجرا کنیم؟ یک استراتژی بازاریابی اومنی چنل شامل پیامها، تصاویر و بیانیههای تثبیت موقعیت برند در همه کانالها، پلتفرمها و دستگاههای مختلف است. حضور برند به طور یکسان در تمامی پلتفرمها موجب ایجاد یک تجربه برند یکپارچه برای مشتریان میشود. باید به خاطر داشت که کمپینهای اومنی چنل مارکتینگ تاثیر مثبتی بر فروش و خدمات شما نیز دارند. این امر
تعداد کاربر فعال ماهانه (MAU) چیست؟
مقدمه کاربر فعال ماهانه (MAU) اصطلاحی است که به مشتریان خاصی که در طول ماه با محصولات و خدمات یک شرکت تعامل دارند، اطلاق میشود. در واقع MAU شاخص کلیدی عملکرد (KPI) است که تعامل کاربران آنلاین را اندازهگیری میکند. این معیار بهوسیله مشاغل اینترنتی برای ارزیابی شبکههای اجتماعی، بازیهای آنلاین و شرکتهای ساخت اپلیکیشن موبایل استفاده میشود. بهطور کلی برای سرمایهگذاران، تعداد کاربران فعال ماهانه یک شرکت از اهمیت زیادی برخوردار است. این معیار نمای کلی از رشد کاربران یک شرکت ارائه میکند. علاوهبراین MAU درک درستی در مورد توانایی شرکتها برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی ارائه میدهد. معمولا اگر تغییر مهمی در MAU صورت بگیرد، تأثیر چشمگیری روی ارزش سهام یک شرکت در صنعت رسانههای اجتماعی میگذارد. با اینکه در استانداردهای فعلی حسابداری، MAU بهعنوان معیار رسمی شناخته نمیشود اما شرکتهای دولتی آن را در گزارشهای مالی خود گزارش میدهند. بهعنوان مثال غولهای شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر در گزارشهای فصلی خود زمان زیادی را به بررسی روند رشد کاربران فعال ماهانه (MAU) اختصاص میدهند. اهمیت کاربران فعال از دیدگاه حرفهای، درک نحوه تعامل کاربران با وبسایت شرکت از اهمیت بالایی برخوردار است. تعداد زیاد کاربران فعال نشاندهنده میزان تعامل افراد با یک محصول است. بنابراین تعداد بالای کاربران نشان میدهد که در یک دوره زمانی، یک محصول خاص توانسته رضایت مشتریان را جلب کند و موجب حفظ آنها شود. از طریق اندازهگیری تعداد کاربران فعال (MAU)، شرکتها میتوانند تأثیر استراتژیهای بازاریابی و تجربه مشتری خود را بهتر ارزیابی کنند. در واقع MAU میتواند دید کلی از موفقیت یک کسب و کار ارائه دهد و میتوان آن را بهعنوان مبنایی برای محاسبه سایر معیارهای کلیدی بهکار برد. چگونه میتوان از تعداد کاربران فعال ماهانه (MAU) استفاده کرد؟ برای محاسبه تعداد کاربر فعال (MAU) هر شرکت میتوان از پارامترهای مختلفی استفاده کرد. به همین دلیل منتقدان MAU اعتقاد دارند که تعداد کاربران فعال ماهانه در مقایسه با سایر رقبای خود شاخص عملکرد (KPI) منصفانهای نیست. از سوی دیگر، طرفداران MAU معتقدند که زمانی میتوان تصویر دقیقی از کاربران فعال ارائه داد که آن را در کنار سایر معیارهای استاندارد قرار دهند. با توجه به اینکه کاربر فعال ماهانه (MAU) یک متغیر کمی است، فقط میتوان بر اساس آن ترافیک سایت را مشخص کرد و از سایر مؤلفهها که نشاندهنده کیفیت یا کمیت تجربه کاربران هستند، مستثنی است. MAU در استانداردهای حسابداری به رسمیت شناخته نمیشود زیرا فاقد استانداردهای لازم برای تعریف اصطلاحات کلیدی مثل «فعال» و «کاربر» است. غالبا شرکتها این اصطلاحات را با استناد به روشهای مختلف، تعریف میکنند. در یکی از این تعاریف اینطور بیان میشود که در صورتی میتوان بازدیدکنندگان سایت را بهعنوان کاربر فعال در نظر گرفت که برای ورود به سایت حساب کاربری و اعتبارنامه داشته باشند. شرکتهای دیگر الزامات مختلفی برای پذیرفتن افراد به عنوان کاربر فعال دارند. چگونه میتوان تعداد کاربران فعال ماهانه (MAU) را محاسبه کرد؟ بررسی تعداد کاربران فعال ماهانه کار سادهای نیست. علیرغم اینکه تعداد کاربران فعال ماهانه، بهطور معمول توسط بیشتر کسبوکارهای اینترنتی محاسبه و گزارش میشود، اما هنوز استاندارد مورد قبولی برای تعریف کاربر فعال وجود ندارد. بهعنوان مثال برخی از شرکتها برای ارزیابی تعداد کاربران فعال، افرادی را که اخیرا از وبسایت آنها بازدید کردهاند، در نظر میگیرند. از طرف دیگر، بعضی از شرکتها فقط افرادی را که در سایت حساب کاربری ایجاد کردهاند، بهعنوان تعداد کاربران فعال محاسبه میکنند. بنابراین هر شرکت روش خاص خود را برای ارزیابی تعداد کاربران فعال ماهانه خود دارد. تعریف شبکه اجتماعی فیسبوک از کاربران فعال ماهانه به شرح زیر است: کاربر فعالی که دارای حساب کاربری است و طی ۳۰ روز گذشته از تاریخ ارزیابی، از طریق وبسایت، برنامه تلفن همراه یا برنامه پیامرسان وارد فیسبوک شده و از آن بازدید کرده است. تعریف توییتر برای سنجش تعداد کاربر فعال ماهانه متفاوت است: کاربر توییتر که در طول دوره سی روزهای که به تاریخ ارزیابی ختم میشود، وارد توییتر شده یا حساب کاربری ایجاد کرده و احراز هویت شده است و از طریق وبسایت، برنامههای دسکتاپ یا تلفن همراه، پیامک، برنامهها یا وبسایتهای شخص ثالث معتبر وارد توییتر شده است. به صورت کلی، تعداد کاربران فعال ماهانه با استفاده از دادههای داخلی هر شرکت محاسبه میشود. شناسایی کاربران خاص از طریق شناسههایی مثل نام کاربری یا Email انجام میشود. علاوهبراین شرکتها باید با دقت نظر بالایی به تعداد حسابهای تکراری، نادرست و هرزنامهها که میتوانند دادههای MAU را تحت تأثیر قرار دهند، نظارت داشته باشند. اغلب شرکتها برای جلوگیری از بروز تورم مصنوعی در معیارهای استاندارد، این آیتمها را برای محاسبه تعداد کاربران فعال ماهانه (MAU) خود در نظر میگیرند. مشکلات مربوط به MAU فقدان استانداردهای لازم یکی از مشکلات مهم در زمینه استفاده از معیار MAU است. از آنجاییکه شرکتها روشهای خاص خود را برای محاسبه تعداد کاربر فعال ماهانه (MAU) دارند، استفاده از یک معیار معین برای مقایسه دقیق، امر چالشبرانگیزی است. مؤلفههای فردی و سایر معیارهای MAU که برای ارزیابی ترندها در رسانههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند، زمینه فعالیت برابر را برای رقبا بهوجود نمیآورند. برای مثال در سال ۲۰۱۵ شبهههایی علیه تعداد کاربران فعال فیسبوک بهوجود آمد که این شرکت را مجبور کرد تا تعریف مشخصی از MAU ارائه دهد. این شرکت در بیانیه خود اعلام کرد که «پینگهای شخص ثالت» را از سیستم خود حذف کرده است. این عکسالعمل سریع از طرف یکی از غولهای رسانههای اجتماعی این سؤال را به وجود آورد که آیا سایر وبسایتهای رسانه اجتماعی نیز از این روش برای محاسبه تعداد کاربر فعال ماهانه خود استفاده میکنند؟ در همین راستا، سالها است که توییتر به سرمایهگذاران خود توصیه میکند که از تعداد کاربران فعال روزانه (DAU) به جای کاربران فعال ماهانه (MAU) برای ارزیابی استفاده کنند. در گزارش مالی سه ماهه سوم سال ۲۰۱۵، توییتر حدود چهار میلیون MAU از دست داد. بر اساس استدلال این شرکت، اکثر «کاربران» به صورت کلی از وبسایت استفاده نمیکردند. اما وقتی مرورگر وب سافاری، متعلق به اپل، اقدام به جمعآوری خودکار دادههای توییتر کرده، تعداد آنها نیز محاسبه شده است. در سال ۲۰۱۹ توییتر اقدام به اشتراکگذاری دادههای مربوط به DAU خود کرد. این شرکت بعد از تغییر MAU به DAU افزایش تعداد کاربران خود را
پلتفرم دادههای مشتری (CDP) چیست؟
پلتفرم دادههای مشتری به بازاریابان کمک میکند منابع داده و سیستمهای بازاریابی را به هم پیوند دهند و از این طریق یک پایگاه داده مشتری ماندگار و یکپارچه ایجاد کنند. با پلتفرم دادههای مشتری (CDP) تیمهای بازاریابی دید واحدی از مشتریان خود در میان کانالهای مختلف دارند. در این مقاله، ما به شما شرح میدهیم که پلتفرم داده مشتری چیست؟ چگونه به کسبوکار شما کمک میکند؟ و چگونه میتوانید با استفاده از آن دیدی ۳۶۰ درجه از مشتریان خود در هر نقطه تماس مشتری در طول سفر مشتری داشته باشید. در ادامه چند مورد از کاربردهای رایج پلتفرمهای دادههای مشتری و نحوه شخصیسازی و بازاریابی بینکانالی استراتژی ارتباط با مشتری را جهت حداکثرسازی مشارکت، نگهداشت و عملکرد بیان خواهیم کرد. فهرست مطالب پلتفرم دادههای مشتری (CDP) چیست؟ پلتفرم دادههای مشتری (CDP)، اصطلاحی است که در سال ۲۰۱۳ ابداع شد. به گفته دیوید راب، موسس موسسه CDP: «پلتفرم داده مشتری یک سیستم بازاریابی است که دادههای مشتری یک شرکت را از طریق بازاریابی و کانالهای دیگر جهت تجزیهوتحلیل مشتریان یکپارچه میکند تا مدلسازی، بهینهسازی زمانبندی و هدفگیری ارتباطات را امکانپذیر سازد. پلتفرم داده مشتری شامل یک رابط کاربر پسند است که به کمک این رابط، فعال کردن دادههای مشتری و امکان شخصیسازی در چندین کانال ممکن میشود.» به عبارت دیگر، CDP یک پلتفرم داده هوشمند (یک نرمافزار بستهای) است. CDPها مختص بازاریابان هستند و کاربران برای استفاده نیازی به داشتن مهارتهای یک توسعهدهنده یا تیم فناوری اطلاعات ندارند. CDPها به کاربران دیدی کامل و یکپارچه از پیشینه و عادات مشتری میدهند. علاوه بر این، CDP ها میتوانند به راحتی با اکثر پشتههای فناوری و سیستمها ادغام شوند. در واقع، CDPها جهت رسیدگی به خواستههای مشتری از طریق تقسیمبندی ایجاد شدند تا تجربه مشتری بهتری را رقم بزنند. از دلایل دیگر ایجاد این پلتفرمها رفع نیاز بازاریابان در راستای راهاندازی و بهینهسازی استراتژیهای بازاریابی همهکاناله (omnichannel marketing) بود. اگرچه پلتفرمهای داده دیگر مانند CRM، DMP و CMS پاسخگوی برخی از خواستههای مشتری در رابطه با شخصیسازی و بازاریابی چندکاناله بودند، اما معمولاً در یکپارچهسازی منابع داده چندپارچه شکست میخوردند. در نتیجه، این پلتفرمها سیلوهای داده ایجاد کردند و نتوانستند دادهها را به راحتی در اختیار بخشهای مختلف قرار دهند. قبل از CDPها، برندها تجارب غیرمرتبط را به مشتریان خود ارائه میکردند. این تجربیات همچنین زمینه و ترجیحات مشتریان را در نظر نمیگرفتند. پلتفرم دادههای مشتری (CDP) در بازاریابی چیست؟ CDP در بازاریابی به شما این امکان را میدهد تا دادههای مربوط به هر مشتری را در نقاط تماس و کل سفر مشتری جمعآوری کنید و آن را در یک انبار داده مرکزی ذخیره کنید. به طور خلاصه، دادههای مشتری میتواند شامل دادههای شخص اول، دادههای شخص ثالث و دادههای رفتاری باشد. پلتفرم مدیریت داده به شما دیدی ۳۶۰ درجه از مشارکتهای مشتری در کمپینهای بازاریابی شما میدهد. هرچه بازدیدکنندگان و مشتریان فردی تعامل بیشتری با برند شما داشته باشند، پروفایل مشتری یکپارچه آنها غنیتر میشود. هرچه مشتری محتوای بیشتری ایجاد کند و خرید بیشتری انجام دهد، بهتر میتوانید رفتار او را پیشبینی کنید و سفرهای آنها را شخصیسازی کنید. کاربردهای بازاریابی CDP چیست؟ در ادامه یک مثال فرضی از دنیای واقعی بیان میکنیم و به کمک آن ارزشی را که CDP مناسب برای کمپینهای بازاریابی شما به ارمغان میآورد، بررسی میکنیم. فرض کنید که قصد خرید آنلاین کیف جدیدی را دارید. احتمالاً در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام جستجو میکنید. معمولاً با گوشی همراه خود چندین منبع را بررسی میکنید، قبل از تصمیمگیری بخش نظرات را میخوانید، از مارکهای مورد علاقه خود دیدن میکنید و فروشگاههای آنلاین را با هم مقایسه میکنید. بالاخره کیفی را میبینید که توجه شما را به خود جلب میکند اما در همین حین کارهای دیگری دارید که در اولویت هستند، بنابراین جستجوی خود را متوقف میکنید و به آنها میپردازید. صبح روز بعد، در حال کار با لپتاپ خود هستید، اما هنوز در فکر آن کیف هستید. بنابراین ممکن است قبل از رفتن به اینستاگرام (جایی که سفر مشتری خود را شروع کردهاید) چند سایت دیگر را برای خرید کیف مورد علاقه خود بررسی کنید. اما این پایان ماجرا نیست. کیف را سفارش میدهید اما بند کیف آنطور که انتظار داشتید راحت نیست. در نتیجه، با استفاده از تبلت خود وارد ایمیل میشوید و فرآیند بازگشت کالا را شروع میکنید. سفرهای مشتری بهندرت واضح و قابلفهم هستند اگر پلتفرم مدیریت دادهای جهت پیگیری همزمان تعاملات مشتری در چندین نقطه تماس، کانال و دستگاه نداشته باشید، قدرت دید شما محدود میشود. اگر دید کاملی از تجربه مشتری نداشته باشید، روابط با مشتری از حالت فعال و پیشواکنشی (proactive)، به حالت منفعل و واکنشی (reactive) تغییر میکند. پلتفرم داده مشتری چه مسالهای را حل میکند؟ CDPها برای تیمهای بازاریابی که پایگاه مشتری روبهرشدی دارند اما تعاملات مشتری را ردیابی نمیکنند یا از دادهها برای ایجاد یک پایگاه داده مشتری ماندگار و یکپارچه استفاده نمیکنند، ایدهآل هستند. در صورتیکه نسبت به پروفایل مشتریهای خود دید جامعی نداشته باشید، ممکن است متوجه نشوید مشتریان شما چه کسانی هستند، به چه چیزهایی اهمیت میدهند و چرا برند شما را به مقصد دیگری ترک میکنند. پلتفرم دادههای مشتری دیدی از سلامت برند، مشتریان و خدمات مشتری به شما میدهند. این پلتفرمها بینش ارزشمندی را از منابع و شناسههای متعدد جمع آوری میکنند تا یک دید مشتری واحد ایجاد کنند. همچنین آنها راهحلی قدرتمند و در عین حال کاربردی و آسان جهت جذب، پرورش و حفظ مشتریان به بازاریابان ارائه میدهند. به کمک این راهحل چالشهای مرتبط با قدرت دید، دادههای سیلوشده و اتوماسیون بازاریابی حل میشوند. در رابطه با مسائل متعددی از قبیل وضوح هویت (identity resolution)، منابع داده ناقص، پروفایل مشتری، CDPهای بازاریابان، فروشندگان و نمایندگان خدمات مشتری را قادر میسازند تا مشکلات مشتری را حل کنند و تجربه مشتری خود را بهبود بخشند. دادههای مشتری واجد چه شرایطی هستند؟ دادههای مشتری اطلاعاتی هستند که مشتریان هنگام تعامل با وبسایت، برنامههای تلفن همراه، رسانههای اجتماعی، کمپینهای بازاریابی و کانالهای آفلاین شما فراهم میآورند. CDPها میتوانند دادهها را از منابع شخص اول و شخص ثالث مانند فرمهای وب، تراکنشها، ایمیل، رسانههای اجتماعی، وبسایت، برنامههای تلفن همراه، مراکز تماس، فعالیت درون فروشگاهی و غیره جمعآوری کنند. CDPها زمانی بهترین عملکرد را دارند که دادههای دقیق
مزایای تعویض ابزار اتوماسیون بازاریابی
مقدمه ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که برنامههای بازاریابی شما با حداکثر پتانسیل خود، کار نکنند. در این مورد، تمرکز بر بهینهسازی و رشد اتوماسیون بازاریابی گام مثبتی به حساب میآید و حس در جا زدن نخواهید کرد. با وجود اینکه تغییر میتواند فرآیندی فرسایشی باشد اما تعویض ابزار اتوماسیون بازاریابی کمک بسزایی در رشد کسبوکار شما میکند. در ادامه این مقاله به بررسی مزایای تعویض مارکتینگ اتومیشن خواهیم پرداخت. مزایای اتوماسیون بازاریابی برای دیجیتال مارکترها و بازاریابها اگر ابزار اتوماسیون بازاریابی با تیم و نیازهای شما متناسب باشد، با پیادهسازی آن امکان تحقق اهداف و رشد شما بیشتر میشود. در انتخاب راهحل اتوماسیون بازاریابی در نظر داشته باشید که این راهحل متناسب با اهداف شما باشد، مزایایی را برای گروه فراهم کند، بر نیازهای بازاریابی شما تمرکز کند و فرآیندهای بازاریابی شما را ساده کند. اتوماسیون باید در خدمت شما باشد، نه در برابر شما. افرادی که روزانه فرآیندهای بازاریابی شما را مدیریت میکنند، از راهحل خودکارسازی بازاریابی کاراتر و قابل تنظیمتری بهرهمند خواهند شد. قدرت گردش کار روزانه سادهتر و کارآمدتر را دست کم نگیرید. مدیران محتوا، مدیران کمپین، هماهنگکنندههای ایمیل، مدیران تجزیهوتحلیل و سایر منابع انسانی برای استفاده از راهحل اتوماسیون بازاریابی آسانتر قدردان شما خواهند بود. مزایا برای فروش داشتن دادههایی که بهراحتی در دسترس تیم فروش باشد از اهمیت زیادی برخوردار است، خواه این دادهها مستقیماً در داخل راهحل اتوماسیون بازاریابی باشد یا از طریق همگامسازی دو طرفه با CRM شما. اتوماسیون بازاریابی با جذب سرنخها و معرفی آنها، به نفع تیم فروش عمل میکند. در واقع اتوماسیون بازاریابی اطلاعات ارزشمندی را در مورد سرنخها در اختیار تیم فروش قرار میدهد که به کمک آن اطلاعات، مکالمات بین تیم فروش و سرنخها بهخوبی انجام میشود. مزایا برای کسبوکار فناوری بازاریابی شما در نهایت، باید مزایای محسوسی برای کسبوکار شما به دنبال داشته باشد. پیادهسازی اتوماسیون بازاریابی باید حجم و سرعت کسبوکار شما را بهبود بخشد. علاوه بر این انتظار بهبود در کارایی، مخارج، نگهداشت و درآمد را نیز داشته باشید. ۵گام تغییر راهحل اتوماسیون بازاریابی راهحلهای زیادی برای اتوماسیون بازاریابی وجود دارد. منطقی است که شما یا تیمتان راهحلی را خریداری کرده باشید که مناسب نیازهای شما نباشد. وقتی زمان تغییر فرا میرسد نباید تردید کرد زیرا راهحل اتوماسیون بازاریابی بهتری برای کسبوکار شما وجود دارد. برای تغییر راهحل اتوماسیون بازاریابی خود این پنج مرحله را دنبال کنید: بیایید به بررسی عمیقتر این موارد بپردازیم: مهاجرت ایمن با گامهای سنجیده مهاجرت به یک پلتفرم جدید اتوماسیون بازاریابی اقدامی هیجانانگیز است و با وعدههای افزایش عملکرد، صرفهجویی در زمان و موارد دیگر همراه است. دستیابی به این مزایا مستلزم آن است که در طول فرآیند مهاجرت و انتقال، شروعی قوی داشته باشید. شروع قوی نیز با شناخت بهتر اهداف و برنامهریزی برای رسیدن به آنها میسر میشود. این مهاجرت شامل مراحل خاصی میشود که بسته به هر سازمان متفاوت است. در ادامه موضوعاتی را بیان میکنیم که با شناخت این موضوعات فرآیند مهاجرت سادهتر میشود. برای شروع، با شریک اتوماسیون بازاریابی انتخابی خود در مورد مسیر دقیق مهاجرت صحبت کنید تا بتوانید زمینه موفقیت را فراهم کنید. موضوعات مهمی که باید در نظر گرفته شود عبارتند از: با مهاجرت به پلتفرم اتوماسیون بازاریابی باید در کنار وضعیت فعلی، وضعیت آینده خود را نیز در نظر داشته باشید. چگونه میخواهید پس از راهاندازی اتوماسیون از آن در راستای اهداف رشد استفاده کنید؟ در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد، اما پیش از آن اجازه دهید به معرفی برخی از مشکلاتی که ممکن است در این مسیر با آنها مواجه شوید، بپردازیم. مشکلات بالقوه مهاجرت و انتقال به پلتفرم جدید یکی از رایجترین مشکلات در مهاجرت به پلتفرم جدید اتوماسیون بازاریابی، یکپارچهسازی CRM است. برای جلوگیری از مشکلات احتمالی به فکر جذب زودهنگام تیم مدیریت CRM باشید. همچنین ارتباط با تیم فناوری اطلاعات برای آشنایی با فناوری و دریافت پشتیبانی در مراحل اولیه بسیار ضروری است. با توجه به تفاوتهای ظریف زیادی که در مسیر راهاندازی فناوری وجود دارد، باید مسئول هماهنگی یا Internal Point Person را شناسایی کنید تا شما را در مسیر مهاجرت راهنمایی کند. دریافت پشتیبانی با مهاجرت اگر با مشکلی مواجه شوید، چه کسی کمکتان خواهد کرد؟ اینجاست که انتخاب ارائهدهنده اتوماسیون بازاریابی مناسب، سرنوشتساز میشود. مطمئن شوید راهحل اتوماسیون بازاریابی متخصصین داخلی داشته باشد. نقش این افراد این است که در هفتههای اولیه شما را در مسیر مهاجرت راهنمایی کنند تا گمراه نشوید. یک تیم خوب علاوه بر درک اهداف اصلی شما، فرآیند برونسپاری و واگذاری را بهخوبی انجام میدهد تا روند مهاجرت بدون مشکل پیش برود. راهحل جدید اتوماسیون بازاریابی خود را با موفقیت پیادهسازی کنید اگر از ابزار اتوماسیون درستی استفاده کنید کسبوکارتان متحول میشود، اما فراموش نکنید که مانند هر ابزار دیگری، این اتفاق در صورتی رخ میدهد که ابزار اتوماسیون بازاریابی بهدرستی پیادهسازی شود. اگر میخواهید بیشترین بهره را از ابزار اتوماسیون بازاریابی خود ببرید باید عوامل موفقیت و عدم موفقیت راهحل مورد نظرتان را شناسایی کنید. معارفه و پذیرش سازمانی (Onboarding) هنگام خرید راهحل اتوماسیون بازاریابی باید این سوال را مطرح کنید که «مرحله بعد از خرید محصول چیست؟» پاسخی که میدهید باید شامل جزئیاتی در مورد فرآیند معارفه و پذیرش سازمانی باشد. آیا تیم آنبوردینگ ضمانت میکند که فرآیند کسب ارزش سرعت گیرد و پیادهسازی در مسیر درستی قرار گیرد؟. هدف نهایی تیم آنبوردینگ باید این باشد که شما را به مزایا و امتیازاتی که خریداری کردهاید برساند. آموزش تیمهای بازاریابی مختلف اهداف اتوماسیون متفاوتی دارند. ممکن است یکی بخواهد برای شروع یک فرآیند واحد را خودکار کند، در حالی که هدف تیم، افزایش پیچیدگی به کمک تقسیم بندی و شخصیسازی باشد. به همین دلیل است که آموزش برای هر شرکتی متفاوت است. اگر پیش از این نیز تجربه استفاده از پلتفرم اتوماسیون بازاریابی را داشتهاید، تیم شما به اصول اتوماسیون بازاریابی آشنا بوده و تمرکز آموزش بر فرآیندها و ویژگیهای پلتفرم اتوماسیون جدید شما خواهد بود. اگر کارگاهها، پشتیبانی و آنبوردینگ به اندازه کافی انعطافپذیر باشند میتوانید منابع را مطابق با اهداف خود سفارشی کنید و سریعتر به نتایج موردنظر خود برسید. انطباقپذیری و استراتژی هنگام پیادهسازی یک راهحل جدید اتوماسیون بازاریابی، باید به فکر انطباقپذیری تیم با این راهحل و استراتژی
تفاوت مارکتینگ اتومیشن و CRM چیست؟
مقدمه چند هفتهی پیش، من و دوستم برای خرید لوازم آشپزخانه با هم همراه شدیم. من یک مایکروویو میخواستم در حالیکه دوستم بر خرید یک آون توستر گریل اصرار داشت. ما نیازهای خود را برای فروشنده توضیح دادیم و تازه فهمیدیم که آون توستر گریل، نیازهای من و مایکروویو، نیازهای دوستم را برآورده میکند! آیا این سناریو برای شما آشنا بهنظر نمیرسد؟ منظورم از طرح این سوال این است که برای بسیاری از ما اتفاق میافتد که محصول اشتباهی را بدون ارزیابی واقعی نیازها، بودجه و غیره خریداری کنیم. بنابراین، چگونه میتوانید بهعنوان یک صاحب کسبوکار هنگام خرید یک ابزار نرمافزاری برای سازمان خود، مطمئن باشید که چنین اشتباهی را مرتکب نمیشوید؟ مخصوصاً وقتی هدف خرید ابزارهایی است که اشتباه گرفته میشوند یا این گونه بهنظر میرسند که میتوان آنها را بهجای همدیگر مورد استفاده قرار داد. نرمافزار مارکتینگ اتومیشن و CRM دو محصولی هستند که اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند زیرا برای اکثر افراد این دو نرمافزار کاملاً مشابه بهنظر میرسند. برای کمک به درک تفاوتها، با ما همراه باشید تا در ادامه بر روی هر دو نرمافزار بررسی دقیقتری داشته باشیم. CRM Vs Marketing Automation همیشه این امکان وجود دارد که مارکتینگ اتومیشن و CRM بهراحتی اشتباه تشخیص داده شوند. هر دوی این نرمافزارها به شما کمک میکنند تا با مشتریان ارتباط برقرار و روابط خود را با آنها تقویت کنید. اما تفاوت در این است که چگونه هر ابزار به شما کمک میکند تا نیازهای مشتری خاص را برطرف کنید و به شما امکان میدهد روابط خود را با آنها در مراحل مختلف سفر خریدار تقویت کنید. در جدول زیر یک مقایسه سریع از هر دو نرمافزار ارائه میکنیم: اگرچه در جدول بالا تفاوتهای اساسی مارکتینگ اتومیشن و CRM بیان شد، اما با ما همراه باشید تا در هر کدام از نرمافزارها عمیق شویم که بفهمیم آنها چه مشکلاتی را میتوانند برای کسبوکار شما حل کنند. نرمافزار مارکتینگ اتومیشن چیست؟ ویژگیهای اصلی آن چیست؟ بر طبق اظهارات گارتنر، اتوماسیون بازاریابی، نرمافزاری است که به بازاریابان در تقسیمبندی، مدیریت دادههای مشتریان و مدیریت کمپین کمک میکند. از طرفی نرمافزار اتوماسیون بازاریابی این توانایی را برای بازاریابان فراهم میکند تا کمپینهای با زمان واقعی، هدفمند و مبتنی بر داده را همراه با افزایش کارایی و بهرهوری ارائه دهند. به عبارت دیگر، نرم افزار اتوماسیون بازاریابی به شما کمک میکند تا وظایف بازاریابی مانند مدیریت یا ردیابی کمپین و تقسیمبندی مشتریان را بهصورت خودکار و ساده انجام دهید. میتوانید بهعنوان بخشی از کمپینهای بازاریابی خود، از طریق ایمیل یا رسانههای اجتماعی با مشتریان احتمالی ارتباط مؤثر برقرار کنید و پاسخهای مشتریان به تلاشهایتان را دنبال کنید. در واقع هدف، تولید و پرورش لید یا مشتریان بالقوه است تا به مشتریان بالفعل تبدیل شوند. این سیستمها به شما امکان میدهند تا فعالیتهای بالای قیف فروش مشتری بالقوه را دنبال کنید (بهعنوان مثال، وقتی مشتریان از وبسایت شما بازدید میکنند، ایمیلی را باز مینمایند سپس وبلاگ شما را میخوانند و فرمی را پر میکنند). بازاریابان معمولاً از نرمافزار اتوماسیون بازاریابی برای برنامهریزی و پیگیری کمپینهای بازاریابی (بهویژه کمپینهای ایمیلی و ارتباطات کسبوکار با مشتری) استفاده میکنند. ویژگیهای اصلی مارکتینگ اتومیشن: • این ابزار به شما کمک میکند تا از طریق تبلیغات پرداخت بهازای کلیک (PPC) و فرمهای وب که میتوانند در وبسایت شما، رسانههای اجتماعی یا ایمیلها جاسازی شوند، سرنخها را ایجاد و جذب کنید. • میتوانید کنترلکننده باشید و سرنخها را به دستههایی مانند سرنخهای خام یا سرنخهای آمادهی فروش تقسیم کنید. شما میتوانید با ارسال پیامهای مرتبط به سرنخهای خام، آنها را بهسمت سرنخهای آمادهی فروش هدایت کنید. • هنگامی که یک سرنخ (بازدید کننده وب سایت یا مشتری احتمالی) فرم وب را پر میکند، جزئیات تماس آنها در یک مکان مرکزی ذخیره میشود. • این ابزار، سرنخها را بر اساس ویژگیهایی مانند موقعیت جغرافیایی، ترجیحات، علاقه به محصول و تعامل در وبسایت تقسیمبندی میکند. • میتوانید محتوای بازاریابی هدفمند را با پیشنهادات تبلیغاتی به بخشهای مشتریان مختلف ارسال کنید تا آنها را ترغیب به خرید نمایید. • قالبهای ایمیلی را ارائه میدهد که میتوان از آنها برای ارسال پیامهای مرتبط با کمپین استفاده کرد. همچنین به شما امکان میدهد پاسخهای ایمیلی را ردیابی کنید تا بدانید محتوای شما چقدر خوب عمل کرده است. • همچنین میتوانید با استفاده از داشبورد متمرکز، کمپینها را در کانالهایی مانند پیامکها و رسانههای اجتماعی ایجاد، مدیریت و ردیابی کنید. برخی از مزایای استفاده از ابزار اتوماسیون بازاریابی در ذیل مطرح شده است. • یک سیستم اتوماسیون بازاریابی به شما امکان میدهد تا سرنخهای خوب برای فروش را علامتگذاری کنید تا نمایندگان فروش مجبور نباشند وقت خود را با سرنخهای نامناسب تلف کنند. • این نرمافزار، فروش متقابل و افزایش فروش را برای بازاریابان آسانتر میکند زیرا آنها میتوانند ایمیلهای شخصی سازی شده را به بخشهای مشتریان ارسال کنند. • برای اندازهگیری و مقیاسبندی کمپینها و نوآوری، امکان تنظیم ابتکارات بر اساس بینش عملکرد وجود دارد. • یک نمای واحد از تمام ابتکارات بازاریابی را در یک داشبورد متمرکز ارائه میدهد. این قابلیت به مدیران کمک میکند تا در زمان خود صرفهجویی کنند زیرا آنها مجبور نیستند بین پلتفرمهای مختلف جابهجا شوند. مزایای نرمافزار اتوماسیون بازاریابی عبارتند از: • توانایی تقسیم مشتریان بالقوه بر اساس تعاملات گذشته با شرکت شما یا علایق و ترجیحات آنها به لیستهای پستی مناسب. • عملکرد پرورش سرنخ (Lead nurturing functionality)، به شما امکان میدهد ایمیلهای راهاندازی شده را در زمانی که شخصی به محصول یا خدمات شما علاقهی بیشتری دارد، ارسال کنید. همچنین میتوانید یک سری ایمیلها را در یک کمپین «قطرهای» برنامهریزی کنید، تا شرکت شما در ذهن مشتریان بالقوه جایگاه اول را بهخود اختصاص دهد. • هنگامی که یک کمپین به پایان رسید، سیستم با ارائهی تجزیه و تحلیلهایی، نشان میدهد که کمپین چقدر موفق بوده است. • نرمافزار اتوماسیون بازاریابی به پرورش سرنخها و آمادهسازی آنها برای تیم فروش شما کمک میکند. هنگامیکه سرنخ تا انتهای قیف فروش پیش رفت تا به یک سرنخ فروش واجد شرایط (و در نهایت مشتری) تبدیل شود، در آن زمان است که شرکتها معمولاً تعاملات خود را با ابزار CRM ردیابی میکنند. CRM چیست؟ ویژگیهای اصلی آن کدامند؟ سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یک استراتژی تجاری
معرفی بهترین مارکتینگ اتومیشنهای جهان و ایران
مقدمه امروزه اکثر کسبوکارها یا از ابزارهای مارکتینگ اتومیشن استفاده میکنند یا بهدنبال یافتن بهترین مارکتینگ اتومیشن هستند. مطالعات نشان میدهد که در حال حاضر حدود ۵۶٪ از مشاغل از این فناوری استفاده میکنند و این تعداد همچنان در حال رشد است. نرمافزار مارکتینگ اتومیشن میتواند با سادهسازی گردشهای کاری خود به افزایش کارایی شرکتها کمک کند. در بازار گزینههای زیادی برای انتخاب بهترین مارکتینگ اتومیشن، که مملو از راهحلهای مختلف با ویژگیها و موارد استفاده مختلف باشد وجود دارد. در مقاله حاضر به بررسی موارد زیر خواهیم پرداخت: ابزارهای مارکتینگ اتومیشن چه هستند؟ ابزارهای مارکتینگ اتومیشن از نرم افزارها برای خودکارسازی وظایف تکراری بازاریابی استفاده میکنند. برخی از پلتفرمها فقط اقدامات مربوط به ایمیل، دریپ سیکونس و بهروزرسانیهای CRM را ارائه میدهند. دیگر پلتفرمها ممکن است به امتیازدهی لید، چرخش لید فروش، پیامک و موارد دیگر کمک کنند. استفاده از اتومیشنها میتواند با افزایش کارایی کلی و فراهمآوردن زمان بیشتری برای کار روی پروژههای سطح بالا به کسبوکار شما کمک کند. برای مثال، شما میتوانید از بهترین مارکتینگ اتومیشنها برای جمعآوری دادههای ارزشمند استفاده کنید که میتواند برای ایجاد کمپینهای بازاریابی شخصیسازی شده و افزایش نرختبدیل استفاده شود. نحوه انتخاب بهترین مارکتینگ اتومیشنها ممکن است یک محصول مارکتینگ اتومیشن خاص برای محیطهای SMB و B2C بهتر باشد، اما شرکتهای B2B و سازمانی ممکن است به پلتفرمی با قابلیتهای بیشتر نیاز داشته باشند. در این حالت برخی از زمینههای کلیدی وجود دارد که شما هنگام ارزیابی محصولات نرمافزاری برای انتخاب مناسب بهترین مارکتینگ اتومیشن باید در نظر بگیرید. ۱. بودجه و نیازهای کسبوکار خود را تعیین کنید اگر بتوان مزایای اتوماسیون را در یک جمله خلاصه کرد، آن جمله این است: این ابزار کار شما را کارآمدتر میکند تا بتوانید روی کارهایی که از آنها لذت میبرید و بیشترین بازدهی را دارند تمرکز کنید. برای SMB ها و سازمانهای B2C که عمدتاً روی ایمیل تمرکز میکنند، یک سیستم کوچکشده ممکن است کافی باشد. با اینحال با پیشرفتهترشدن نیازها، نرم افزار سازمانی در درازمدت مقرونبهصرفهتر خواهد بود. مطمئن شوید که بهترین مارکتینگ اتومیشنی را انتخاب کنید که دارای قیمت مناسب است و میتواند با تغییر نیازهایتان همراه شما رشد کند. ۲. سهولت استفاده از نرم افزار را ارزیابی کنید پیادهسازی اتوماسیون کار سادهای نیست، بنابراین لازم است که رابط نرمافزار با شما کار کند، نه برخلافمیل شما. اتوماسیون میتواند تخصصی باشد، بنابراین بهدنبال ارائهدهندگانی باشید که دارای پایگاههای دانش قوی، آموزشها و سایر گزینههای پشتیبانی مشتری هستند. ۳. گزینههای تجزیهوتحلیل و گزارش را کاوش کنید شما باید قادر به سنجش میزان موفقیت کمپینهای دریپی باشید که اجرا میکنید، بنابراین نرمافزار اتوماسیون شما باید معیارهایی را که برای شما مهمتر هستند پیگیری کند. در محیطهای B2B و سازمانی با ذینفعان زیادی، ممکن است به تواناییهای گزارشدهی پیشرفته مانند داشبورد شخصی یا گزارشدهی خودکار از طریق ایمیل نیز نیاز داشته باشید. ۴. ادغام تحقیقات نرمافزار مارکتینگ اتومیشن چقدر با دیتاهای موجود شما سروکار دارد؟ مجموعهسازی و ادغامها به شما امکان میدهند دادهها را مدیریت کنید و از ابزارهای خود بیشتر بهره ببرید. ۵. محدودیتهای بالقوه را در نظر بگیرید برخی از پلتفرمهای نرمافزار اتوماسیون ممکن است تعداد اقدامات در طول یک ماه و یا اندازه پایگاه دادهی مجاز را محدود کنند. در هر ارزیابی، باید بدانید که چه تعداد مخاطب دارید، بهطور متوسط چند ایمیل ارسال میکنید و میخواهید نرمافزار چه کارهایی را انجام دهد تا هزینههای نرمافزار اتوماسیون را کمتر از حد تخمین نزنید. ۶. درخواست نسخهی نمایشی قبل از تصمیمگیرینهایی، با تیم فروش هر ارائهدهنده تماس بگیرید تا یک نسخه آزمایشی درخواست کنید یا برای پیشنهادات آزمایشی رایگان ثبتنام کنید. امتحانکردن یک ابزار مارکتینگ اتومیشن قبل از خرید میتواند به شما در تعیین اینکه کدام ویژگی به بهترین وجه نیازهای شما را برآورده میکند، کمک کند و بهترین مارکتینگ اتومیشن را انتخاب کنید. فهرستی از بهترین مارکتینگ اتومیشنهای جهان در اینجا، ما فهرستی از بهترین مارکتینگ اتومیشن را تهیه کردهایم تا به شما کمک کنیم گزینههای خود را مرتب کنید و با اطمینان خاطر برای خود و تیمتان بتوانید بهترین مارکتینگ اتومیشن را بهعنوان راهحلی برای مشکلاتتان انتخاب کنید. HubSpot یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود در این لیست از نظر امکانات است. البته هاباسپات یک مجموعه کاملاً رشد یافته شامل نرمافزارهای فروش، بازاریابی و پشتیبانی دارد، که همه بهطور خودکار با CRM یکپارچه میشوند که داشتن تمام دادهها و فعالیتهای رشد شما بهصورت یکجا میتواند هزاران فرصت خودکارسازی خلاقانه را ایجاد کند که اگر از ابزارهای جداگانه استفاده کنید دشوار یا غیرممکن خواهد بود. اساساً، ابزارهای اتوماسیون هاباسپات بسیار فراتر از ایمیل هستند، بنابراین میتوانید رشد خود را افزایش دهید و زمان کمتری را برای کارهای تکراری صرف کنید. Marketo مارکتو در سال ۲۰۰۶ بهعنوان یک شرکت تولید نرمافزار مارکتینگ اتومیشن تأسیس شد. بعداً توسط Adobe خریداری شد و در کلودمارکتینگ سازمانی آن گنجانده شد. ادغام Adobe به این معنی است که اگر از Adobe Analytics برای اندازهگیری دادهها و Adobe Target برای آزمایش و شخصیسازی استفاده میکنید، یک مجموعه قدرتمند اتوماسیون و بهینهسازی بازاریابی سازمانی خواهید داشت. این ابزار معمولاً برای مشتریان سازمانی طراحی شده است و برای اکثر صاحبان مشاغل کوچک کمی خارج از محدوده است. Pardot در این ابزار اتوماسیون، کارهای بازاریابی مرتبط با ایمیل، گزارش گرفتن و مدیریت سرنخها انجام میشود. همچنین امکان ادغام آن با میزان فروش نیز وجود دارد. از بهترین موارد برای شرکتهای کوچک و متوسط است که میخواهند روند بازاریابی خود را اتوماسیون کنند. با این پلتفرم، میتوانید چندین کانال را در یک گردشکار اتوماسیون اضافه کنید. همچنین از یک سازنده بصری کاربرپسند و قالبهایی استفاده میکند که ایجاد گردش کار، فرمها، صفحات لندینگ، پاپآپها و ایمیلها را سریع و آسان میکند. اینگیج بی (Engage Bay) یکی دیگر از پلتفرمهای مارکتینگ اتومیشن اینگیجبی است که بهطورخاص برای مشاغل کوچک تا متوسط طراحی شده است. این نرمافزار دارای طیف گستردهای از ویژگیها از جمله بازاریابیایمیلی، مدیریت رسانههایاجتماعی و چت وبسایت میباشد. سایر ویژگیهای قابل ستایش آن عبارتند از ساختن آسان صفحات لندینگ و ایمیلها، تست A/B، بازاریابی پیامکی، بازیابی سبد خرید رها شده و یادآوریها، پاسخدهی خودکار، پاسخهای آماده و غیره. سندینبلو (SendinBlue) سندینبلو یک پلتفرم بازاریابی دیجیتال است که دارای نرمافزار اتوماسیون مناسب برای بازاریابان مبتدی و پیشرفته است. با سندینبلو، میتوانید
معرفی بهترین مارکتینگ اتومیشنها در جهان و ایران
امروزه اکثر کسبوکارها یا از ابزارهای مارکتینگ اتومیشن استفاده میکنند یا بهدنبال یافتن بهترین مارکتینگ اتومیشن هستند. مطالعات نشان میدهد که در حال حاضر حدود ۵۶٪ از مشاغل از این فناوری استفاده میکنند و این تعداد همچنان در حال رشد است. نرمافزار مارکتینگ اتومیشن میتواند با سادهسازی گردشهای کاری خود به افزایش کارایی شرکتها کمک کند. در بازار گزینههای زیادی برای انتخاب بهترین مارکتینگ اتومیشن، که مملو از راهحلهای مختلف با ویژگیها و موارد استفاده مختلف باشد وجود دارد. در مقاله حاضر به بررسی موارد زیر خواهیم پرداخت: • ابزارهای مارکتینگ اتومیشن چه هستند؟ • نحوه انتخاب بهترین مارکتینگ اتومیشن • گزینههای نرم افزار مارکتینگ اتومیشن که باید درنظر گرفته شود ابزارهای مارکتینگ اتومیشن چه هستند؟ ابزارهای مارکتینگ اتومیشن از نرم افزارها برای خودکارسازی وظایف تکراری بازاریابی استفاده میکنند. برخی از پلتفرمها فقط اقدامات مربوط به ایمیل، دریپ سیکونس و بهروزرسانیهای CRM را ارائه میدهند. دیگر پلتفرمها ممکن است به امتیازدهی لید، چرخش لید فروش، پیامک و موارد دیگر کمک کنند. استفاده از اتومیشنها میتواند با افزایش کارایی کلی و فراهمآوردن زمان بیشتری برای کار روی پروژههای سطح بالا به کسبوکار شما کمک کند. برای مثال، شما میتوانید از بهترین مارکتینگ اتومیشنها برای جمعآوری دادههای ارزشمند استفاده کنید که میتواند برای ایجاد کمپینهای بازاریابی شخصیسازی شده و افزایش نرختبدیل استفاده شود. نحوه انتخاب بهترین مارکتینگ اتومیشنها ممکن است یک محصول مارکتینگ اتومیشن خاص برای محیطهای SMB و B2C بهتر باشد، اما شرکتهای B2B و سازمانی ممکن است به پلتفرمی با قابلیتهای بیشتر نیاز داشته باشند. در این حالت برخی از زمینههای کلیدی وجود دارد که شما هنگام ارزیابی محصولات نرمافزاری برای انتخاب مناسب بهترین مارکتینگ اتومیشن باید در نظر بگیرید. ۱. بودجه و نیازهای کسبوکار خود را تعیین کنید اگر بتوان مزایای اتوماسیون را در یک جمله خلاصه کرد، آن جمله این است: این ابزار کار شما را کارآمدتر میکند تا بتوانید روی کارهایی که از آنها لذت میبرید و بیشترین بازدهی را دارند تمرکز کنید. برای SMB ها و سازمانهای B2C که عمدتاً روی ایمیل تمرکز میکنند، یک سیستم کوچکشده ممکن است کافی باشد. با اینحال با پیشرفتهترشدن نیازها، نرم افزار سازمانی در درازمدت مقرونبهصرفهتر خواهد بود. مطمئن شوید که بهترین مارکتینگ اتومیشنی را انتخاب کنید که دارای قیمت مناسب است و میتواند با تغییر نیازهایتان همراه شما رشد کند. ۲. سهولت استفاده از نرم افزار را ارزیابی کنید پیادهسازی اتوماسیون کار سادهای نیست، بنابراین لازم است که رابط نرمافزار با شما کار کند، نه برخلافمیل شما. اتوماسیون میتواند تخصصی باشد، بنابراین بهدنبال ارائهدهندگانی باشید که دارای پایگاههای دانش قوی، آموزشها و سایر گزینههای پشتیبانی مشتری هستند. ۳. گزینههای تجزیهوتحلیل و گزارش را کاوش کنید شما باید قادر به سنجش میزان موفقیت کمپینهای دریپی باشید که اجرا میکنید، بنابراین نرمافزار اتوماسیون شما باید معیارهایی را که برای شما مهمتر هستند پیگیری کند. در محیطهای B2B و سازمانی با ذینفعان زیادی، ممکن است به تواناییهای گزارشدهی پیشرفته مانند داشبورد شخصی یا گزارشدهی خودکار از طریق ایمیل نیز نیاز داشته باشید. ۴. ادغام تحقیقات نرمافزار مارکتینگ اتومیشن چقدر با دیتاهای موجود شما سروکار دارد؟ مجموعهسازی و ادغامها به شما امکان میدهند دادهها را مدیریت کنید و از ابزارهای خود بیشتر بهره ببرید ۵. محدودیتهای بالقوه را در نظر بگیرید برخی از پلتفرمهای نرمافزار اتوماسیون ممکن است تعداد اقدامات در طول یک ماه و یا اندازه پایگاه دادهی مجاز را محدود کنند. در هر ارزیابی، باید بدانید که چه تعداد مخاطب دارید، بهطور متوسط چند ایمیل ارسال میکنید و میخواهید نرمافزار چه کارهایی را انجام دهد تا هزینههای نرمافزار اتوماسیون را کمتر از حد تخمین نزنید. ۶. درخواست نسخهی نمایشی قبل از تصمیمگیرینهایی، با تیم فروش هر ارائهدهنده تماس بگیرید تا یک نسخه آزمایشی درخواست کنید یا برای پیشنهادات آزمایشی رایگان ثبتنام کنید. امتحانکردن یک ابزار مارکتینگ اتومیشن قبل از خرید میتواند به شما در تعیین اینکه کدام ویژگی به بهترین وجه نیازهای شما را برآورده میکند، کمک کند و بهترین مارکتینگ اتومیشن را انتخاب کنید. در اینجا، ما فهرستی از بهترین مارکتینگ اتومیشنها را تهیه کردهایم تا به شما کمک کنیم گزینههای خود را مرتب کنید و با اطمینان خاطر برای خود و تیمتان بتوانید بهترین مارکتینگ اتومیشن را بهعنوان راهحلی برای مشکلاتتان انتخاب کنید. Marketo از اولین موارد در حوزه اتوماسیون بازاریابی Marketo است. این پلتفرم برای تحلیل در شرکتهای بزرگ کاربرد دارد. میتوانید اموری مانند ارسال ایمیل یا بازاریابی از راههای مختلف را با Marketo انجام دهید. HubSpot یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود در این لیست از نظر امکانات است. البته هاباسپات یک مجموعه کاملاً رشد یافته شامل نرمافزارهای فروش، بازاریابی و پشتیبانی دارد، که همه بهطور خودکار با CRM یکپارچه میشوند. که داشتن تمام دادهها و فعالیتهای رشد شما بهصورت یکجا میتواند هزاران فرصت خودکارسازی خلاقانه را ایجاد کند که اگر از ابزارهای جداگانه استفاده کنید دشوار یا غیرممکن خواهد بود. اساساً، ابزارهای اتوماسیون هاباسپات بسیار فراتر از ایمیل هستند، بنابراین میتوانید رشد خود را افزایش دهید و زمان کمتری را برای کارهای تکراری صرف کنید. OpenEMM این برنامه مبتنی بر وب از بهترین منابع برای اتومیشن است. یک برنامه متن باز که میتواند اتوماسیون بازاریابی را برای شما انجام دهد. با استفاده از این ابزار قدرت خوبی در مدیریت ایمیلها و ارسال آنها برای مشتریان مد نظر خود خواهید داشت. Pardot در این ابزار اتوماسیون، کارهای بازاریابی مرتبط با ایمیل، گزارش گرفتن و مدیریت سرنخها انجام میشود. همچنین امکان ادغام آن با میزان فروش نیز وجود دارد. از بهترین موارد برای شرکتهای کوچک و متوسط است که میخواهند روند بازاریابی خود را اتوماسیون کنند. Omnisend با این پلتفرم، میتوانید چندین کانال را در یک گردشکار اتوماسیون اضافه کنید. همچنین از یک سازنده بصری کاربرپسند و قالبهایی استفاده میکند که ایجاد گردش کار، فرمها، صفحات لندینگ، پاپآپها و ایمیلها را سریع و آسان میکند. اینگیج بی (Engage Bay) یکی دیگر از پلتفرمهای مارکتینگ اتومیشن اینگیجبی است که بهطورخاص برای مشاغل کوچک تا متوسط طراحی شده است. این نرمافزار دارای طیف گستردهای از ویژگیها از جمله بازاریابیایمیلی، مدیریت رسانههایاجتماعی و چت وبسایت میباشد. سایر ویژگیهای قابل ستایش آن عبارتند از سازندههای درگودراپ کردن برای صفحات لندینگ و ایمیلها، تست A/B، بازاریابی پیامکی، بازیابی سبد خرید رها شده و یادآوریها، پاسخدهی خودکار، پاسخهای آماده و غیره. سندینبلو (SendinBlue) سندینبلو
مزایای تعویض ابزار اتوماسیون بازاریابی
تغییر میتواند فرآیندی فرسایشی باشد. ممکن است برنامههای بازاریابی شما با حداکثر پتانسیل خود کار نکنند. در این مورد، تمرکز بر بهینهسازی و رشد اتوماسیون بازاریابی گام مثبتی به حساب میآید و حس در جا زدن نخواهید کرد. مزایای اتوماسیون بازاریابی برای دیجیتال مارکترها و بازاریابها اگر ابزار اتوماسیون بازاریابی با تیم و نیازهای شما متناسب باشد، با پیادهسازی آن امکان تحقق اهداف و رشد شما بیشتر میشود. در انتخاب راهحل اتوماسیون بازاریابی در نظر داشته باشید که این راهحل متناسب با اهداف شما باشد، مزایایی را برای گروه فراهم کند، بر نیازهای بازاریابی شما تمرکز کند و فرآیندهای بازاریابی شما را ساده کند. اتوماسیون باید در خدمت شما باشد، نه در برابر شما. • افرادی که روزانه فرآیندهای بازاریابی شما را مدیریت میکنند، از راهحل خودکارسازی بازاریابی کاراتر و قابل تنظیمتری بهرهمند خواهند شد. قدرت گردش کار روزانه سادهتر و کارآمدتر را دست کم نگیرید. • ابزار Act-On که برای بازاریابان ساخته شده جایگزین مناسبی برای راهحلهایی چون Marketo و HubSpot است. این راهحلها گاهی اوقات وقتی توسط یک شرکت بزرگتر با اولویتهای رقابتی خریداری میشوند یا برای فروش، خدمات و ساخت وبسایت مورد استفاده قرار میگیرند، تمرکز بازاریابی خود را از دست میدهد. مدیران محتوا، مدیران کمپین، هماهنگکنندههای ایمیل، مدیران تجزیهوتحلیل و سایر منابع انسانی برای استفاده از راهحل اتوماسیون بازاریابی آسانتر قدردان شما خواهند بود. مزایا برای فروش داشتن دادههایی که بهراحتی در دسترس تیم فروش باشد از اهمیت زیادی برخوردار است، خواه این دادهها مستقیماً در داخل راهحل اتوماسیون بازاریابی باشد یا از طریق همگامسازی دو طرفه با CRM شما. اتوماسیون بازاریابی با جذب سرنخها و معرفی آنها، به نفع تیم فروش عمل میکند. در واقع اتوماسیون بازاریابی اطلاعات ارزشمندی را در مورد سرنخها در اختیار تیم فروش قرار میدهد که به کمک آن اطلاعات، مکالمات بین تیم فروش و سرنخها بهخوبی انجام میشود. • تیمهای توسعه کسبوکار با استفاده از دادههای تعاملی (engagement data) میتوانند ارزیابی دقیقتری از سرنخها و انتقال آنها به قیف داشته باشند. • فروشندگان و تیمهای رشد استراتژیک با ایجاد پیشنهادات سفارشی به مشتریان بالقوه فرصت دیده شدن میدهند و در نتیجه معاملات بیشتری صورت میگیرد. • کل سازمان، از جمله تیمهای بازاریابی و فروش در همکاری با یکدیگر در جهت اهداف رشد قرار گرفته و احساس نزدیکی بیشتری میکنند. مزایا برای کسبوکار در نهایت، فناوری بازاریابی شما باید مزایای محسوسی برای کسبوکار شما به دنبال داشته باشد. پیادهسازی اتوماسیون بازاریابی باید حجم و سرعت کسبوکار شما را بهبود بخشد. علاوه بر این انتظار بهبود در کارایی، مخارج، نگهداشت و درآمد را نیز داشته باشید. • مشتریان ویژه خود را حفظ کنید و با اجرای فرآیند پرورش مشتری و فروش جانبی، رابطه آنها را با کسبوکار خود گسترش دهید. • با جذب مشتریان بیشتر، پرورش خودکار آنها و بستن معاملات بیشتر در بلندمدت، درآمد خود را افزایش دهید. ۵ گام تغییر راهحل اتوماسیون بازاریابی راهحلهای زیادی برای اتوماسیون بازاریابی وجود دارد. منطقی است که شما یا تیمتان راهحلی را خریداری کرده باشید که مناسب نیازهای شما نباشد. وقتی زمان تغییر فرا میرسد نباید تردید کرد زیرا راهحل اتوماسیون بازاریابی بهتری برای کسبوکار شما وجود دارد. برای تغییر راهحل اتوماسیون بازاریابی خود این پنج مرحله را دنبال کنید: • اهداف خود را مشخص کنید. • در مورد گزینههای انتخابی تحقیق کنید. • ۳ جایگزین برتر خود را ارزیابی کنید. • راهحل خود را در داخل بفروشید. • خرید کنید. بیایید به بررسی عمیقتر این موارد بپردازیم: ۱. اولین قدم در مسیر حرکت به سمت یک راهحل بهتر اتوماسیون بازاریابی، درک صحیح اهداف است. شاید از ابزاری استفاده میکنید که با هدفهای شما هماهنگ نیست. ۲. در مرحله بعد با چک کردن بخش مقایسههای محصول و نظرات، گزینههای خود را بررسی کنید و در مورد وبسایت، محتوا و جزئیات محصول هر راهحل دقیقتر شوید. ۳. گزینههای خود را محدود کنید و سپس با تیمهای فروش صحبت کنید و از آنها بخواهید که یک دموی آزمایشی در اختیار شما بگذارند. ۴. زمانی که گزینههای پیشرویتان را بررسی و پلتفرمی را انتخاب کردید که برای تیم بازاریابی شما کارایی بهتری داشته باشد، یک گام دیگر نیز پیشرو دارید. در این مرحله باید راهحل انتخابی را با تیم خود به اشتراک بگذارید و ذینفعان را متقاعد کنید انتخاب این راهحل حرکتی در جهت رشد برنامههای بازاریابی شما است. ۵. در گام نهایی باید تقاضای خرید خود را عملی کنید و شروع به استفاده از راهحل اتوماسیون بازاریابی کنید. مهاجرت ایمن با گامهای سنجیده مهاجرت به یک پلتفرم جدید اتوماسیون بازاریابی اقدامی هیجانانگیز است و با وعدههای افزایش عملکرد، صرفهجویی در زمان و موارد دیگر همراه است. دستیابی به این مزایا مستلزم آن است که در طول فرآیند مهاجرت و انتقال، شروعی قوی داشته باشید. شروع قوی نیز با شناخت بهتر اهداف و برنامهریزی برای رسیدن به آنها میسر میشود. مهاجرت به پلتفرم اتوماسیون بازاریابی شامل مراحل خاصی میشود که بسته به هر سازمان متفاوت است. در ادامه موضوعاتی را بیان میکنیم که با شناخت این موضوعات فرآیند مهاجرت سادهتر میشود. برای شروع، با شریک اتوماسیون بازاریابی انتخابی خود در مورد مسیر دقیق مهاجرت صحبت کنید تا بتوانید زمینه موفقیت را فراهم کنید. موضوعات مهمی که باید در نظر گرفته شود عبارتند از: • جمعآوری داراییهای حیاتی: داراییهای حیاتی، مانند قالبهای ایمیل و گردشکار را جمعآوری کنید و آنها را با جزئیات بنویسید تا بتوانید آنها را در پلتفرم جدید بازسازی کنید. • شناسایی مخاطبین و لیستهایی که باید منتقل شوند: جمعآوری مخاطبین و لیستها برای پلتفرم جدید، چه از طریق CRM باشد یا آپلود دستی، بسیار مهم است. • یافتن زودهنگام ذینفعان کلیدی: اگر ذینفعان مهم را از ابتدا شناسایی کنید، میتوانید راهنماییهای اولیه دریافت کنید و خطر تاخیرهای غیرمنتظره را کاهش دهید.با مهاجرت به پلتفرم اتوماسیون بازاریابی باید در کنار وضعیت فعلی، وضعیت آینده خود را نیز در نظر داشته باشید. چگونه میخواهید پس از راهاندازی اتوماسیون از آن در راستای اهداف رشد استفاده کنید؟ در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد، اما پیش از آن اجازه دهید به معرفی برخی از مشکلاتی که ممکن است در این مسیر با آنها مواجه شوید، بپردازیم. مشکلات بالقوه مهاجرت و انتقال به پلتفرم جدید یکی از رایجترین مشکلات در مهاجرت به پلتفرم جدید اتوماسیون بازاریابی، یکپارچهسازی
چگونه راهحل اتوماسیون بازاریابی بهتری داشته باشیم؟
اتوماسیون بازاریابی یا مارکتینگ اتومیشن ابزاری قدرتمند برای تمام کسبوکارهاست. در واقع، ۸۰ درصد از کاربران اتوماسیون بازاریابی با افزایش سرنخ و ۷۷ درصد با افزایش نرخ تبدیل مواجه میشوند. با این حال، همه راهحلهای اتوماسیون بازاریابی به نتایج یکسانی منجر نمیشوند و در برخی موارد ممکن است ابزار مورد استفاده شما به موفقیت لازم دست پیدا نکند. استفاده از سیستمی که در وهله اول بیش از حد پیچیده است همچنین منحنی یادگیری تندی دارد یا تجربه کاربری دشواری را ارائه میدهد، گزینه مناسبی برای تغییر است. برای اینکه به تلاشهای بازاریابی خود جانی دوباره دهید و نتایج بهتری کسب کنید در اولین گام باید چالشهای موجود را تشخیص دهید. از این مقاله برای شناسایی دقیق چالشهای خود استفاده کنید و بدون از دست دادن فرصتهای بازاریابی، با اتخاذ بهترین راهحل پیش بروید. نشانههایی که بیان میکند زمان تغییر فرا رسیده است فرآیند تغییر دشوار است. استفاده از ابزارهای پیچیده مانند نرمافزار اتوماسیون بازاریابی به ویژه در زمان پیادهسازی و نشان دادن ارزش، چالشهای خاص خود را دارد. افراد باید آموزش ببینند، فرآیندها باید تغییر کنند و دیدن نتایج زمان میبرد. فناوری باید در خدمت شما باشد، نه برعکس. اگر هر یک از سناریوهای زیر برای شما آشنا به نظر میرسد، ممکن است ارائهدهنده مارکتینگ اتومیشن شما نامناسب و ناسازگار باشد. پذیرش و بهکارگیری ناموفق فرقی نمیکند که قصد پیادهسازی اتوماسیون بازاریابی و سایر ابزارهای بازاریابی رشد را برای اولین بار داشته باشید یا بخواهید تغییری ایجاد کنید. در هر حال پذیرش سازمانی و آشناسازی کارکنان اولین گام به سوی موفقیت است. پذیرش موثر در وهله اول به عهده ارائهدهنده نرمافزار بازاریابی است که باید مسیر را بهدرستی آموزش دهد تا کارکنان یک تجربه بدون دردسر از ایجاد حساب کاربری تا انجام اقدامات اولیه در پلتفرم را داشته باشند. به عنوان یک تیم بازاریابی، باید مطمئن شوید که مشکلی در پذیرش راهحل اتوماسیون بازاریابی وجود نداشته باشد. اگر موارد مختلفی را امتحان کردهاید و فرآیند شروع برای شما دشوار است، زمان تغییر فرا رسیده است. مشاوران متخصص، TCO شما را نابود میکنند یکی از مهمترین ملاحظاتی که هنگام انتخاب راهحل اتوماسیون بازاریابی باید در نظر بگیرید هزینه کلی مالکیت (TCO) است. وقتی راهحل شما به تیمی از مشاوران یا کارمندان متخصص (معروف به گرانقیمت) نیاز دارد تا موتور مارکتینگ اتومیشن را روشن نگه دارند، هزینه بهسرعت افزایش مییابد. اغلب بزرگترین هزینه پنهان پلتفرمهای نرمافزار بازاریابی، مردم هستند. هزینههای رو به افزایش افزونهها و پایگاه داده افزونهها کارآیی عملکردهای پلتفرم بازاریابی شما را افزایش میدهند اما پرداخت هزینههای گزاف برای آنها منطقی نیست. اگر احساس میکنید به ویژگیها و فضای پایگاه داده بیشتری نیاز دارید، ممکن است زمان تغییر فرا رسیده باشد. دائماً مشغول تعمیر و سرهمبندی هستید اگر دائما مشغول سرهمبندی هستید یک جای کار میلنگد. استفاده از پلتفرم اتوماسیون بازاریابی باید اجرایی کردن برنامههای بازاریابی، دسترسی به دادهها و تصمیمگیری بر اساس گزارشات را آسانتر کند نه سختتر. اگر زمان و تلاش زیادی را صرف این میکنید که تلاشهای بازاریابی خودکار شما در تمام مراحل سفر مشتری به خوبی اجرا شود، وقت آن است در انتخاب نرمافزار اتوماسیون بازاریابی خود تجدید نظر کنید. عدم پاسخگویی پشتیبانی یکی از مولفههای اساسی نرمافزار اتوماسیون بازاریابی که تیم بازاریابی شما روزانه با آن درگیر است، قابلیت پشتیبانی بلادرنگ و موثر است. در غیر اینصورت، ممکن است مجبور شوید به دنبال جایگزینی برای مارکتینگ اتومیشن خود باشید. نحوه کار یک ابزار اتوماسیون بازاریابی چگونه باید باشد یک ابزار اتوماسیون بازاریابی یا مارکتینگ اتومیشن با کارآیی خوب، به شما کمک میکند ترافیک جدید ایجاد کنید، بازدیدکنندگان جدید را به بازدیدکنندگان شناختهشده و قطعی تبدیل کنید، مشتریان بالقوه را در کانالهای ارتباطی مناسب پرورش دهید و بهترین سرنخهای ممکن را برای تیم فروش خود کسب کنید. چگونه مطمئن شوید که با سرمایهگذاری در اتوماسیون بازاریابی سود میکنید سرمایهگذاری در نرمافزار اتوماسیون بازاریابی تصمیم مهمی برای کسبوکار شما محسوب میشود. در بهترین حالت، بازده سرمایهگذاری مثبت است. در بدترین حالت، شرکت شما منابع زیادی را برای راهاندازی راهحل اتوماسیون بازاریابی هدر میدهد و هرگز در راهاندازی کمپینهای بازاریابی خودکار که به رشد کسبوکار شما کمک میکنند، موفق نمیشود. با شناخت هزینهها و مزایای موجود به این نکته پی میبرید که آیا نرمافزار اتوماسیون بازاریابی شما بازگشت سرمایه (ROI) مثبتی ایجاد میکند یا خیر. برای شروع، آیا دقیقا میدانید که چگونه ورودیها و خروجیهای خود را با اتوماسیون بازاریابی اندازهگیری کنید؟ ورودیها شامل منابعی مانند زمان، پول، ایدهها و افراد هستند. خروجیها شامل سرعت، نرخ تبدیل، کارایی و حفظ مشتری است. یکی از مهمترین مواردی که هنگام ارزشیابی راهحل اتوماسیون بازاریابی باید در نظر داشته باشید، هزینه کلی مالکیت (TCO) است. هزینه کلی مالکیت شامل هزینه اشتراک نرمافزار، هزینههای مهاجرت، نصب و آموزش، افزونهها و هزینههای مربوط به تولید محتوا و اجرای برنامههای بازاریابی است. علاوه بر این موارد اگر زمان زیادی صرف راهاندازی و اجرای راهحل اتوماسیون بازاریابی میشود، هنگام سنجیدن هزینه کلی مالکیت باید مولفه زمان را نیز در نظر بگیرید. جنبهای از بازگشت سرمایه اتوماسیون بازاریابی که بیشتر از همه نادیده گرفته میشود، افراد هستند. برخی از نرمافزارهای بازاریابی بهقدری پیچیده هستند که برای اجرای آن به گروهی از مشاوران نیاز است. برای کسبوکارهایی که تیمهای بازاریابی کمسود یا تخصصی دارند، مولفه افراد میتواند یک قاتل ROI باشد. برای اطمینان از اینکه سرمایهگذاری در اتوماسیون بازاریابی شما به ثمر میرسد، عناصر ساختاری باید وجود داشته باشند تا پایه و اساس موفقیت را فراهم کنند. این عناصر عبارتند از: • استراتژی اتوماسیون بازاریابی که با استراتژیهای بازاریابی و فروش کلی شما همسو باشد و از آنها پشتیبانی کند. • جلب مشارکت سهامداران • منابع، از جمله بودجه برای تولید محتوا، تبلیغات، پیکربندی و تجزیه و تحلیل کمپین • آییننامههایی برای برند بصری، هویت، پیامرسانی و ویس مارکتینگ در صورتیکه پایه و اساس بهخوبی بنا نهاده شود، در گام بعدی باید یک ابزار اتوماسیون بازاریابی مناسب پیادهسازی و اجرا شود. بهترین ابزار اتوماسیون بازاریابی باید ویژگیهای زیر را داشته باشد: • بهطور شفاف قیمتگذاری شود و شامل هزینههای غیرمترقبه نباشد. • پیادهسازی آسان با پشتیبانی از مهاجرت (migration) • بدون نیاز به حضور تیمی از متخصصان بهآسانی قابل اجرا باشد. • به اندازه کافی انعطافپذیر باشد و قابلیت رشد داشته باشد. حتی با وجود پایه و